منو اتیش بغل کرده :
تو سرمای کدوم سوزی .که هستی با تو خوشحالم.
منو سوزوندیو بازم..بی تو من شعر مینالم .
دیگه دستام خشک و سرده.هنوز اشکام یخ کرده.
ولی توی دلم انگار .منو اتیش بغل کرده .
تو معنای کدوم رنگی .با کدوم جعبه میجنگی.؟
تو جات توی نگاه من..نه رو کاغذ.نه مداد رنگی.
اومدم پا به پای تو.تو حرفات جای پاهام هست.
شدم همزادتر از بارون.رو چترت جای اشکم هست.
تو قحطی نگاه شب.تو بغض سرمهء خورشید.
تو جنگل ابر.کنارتو ..میشه غمهارو زود بخشید.
تو معنای کدوم بادی.که میلرزونه بند بندم .
تو گرداب حقیقت باز.به جز تو دل نمیبندم.
تو سرمای کدوم سوزی…………..