گذرنامه

دیدنتان خوب بود

پدیده نیشابوری ، بانو موسوی ، دیانای عزیزم ، جواد پوران ، حسین خزایی ، سعید ابطحی و مهرشاد فروزان

و مشتاق دیدار هستم

رسول آدینه، حمیده سادات غفوریان، الهه صادقی، عماد بهاری، مریم جلائی و خیلی های دیگر …

 

آخرین ترانه ای که مرتکب شدم تقدیمتان

گذرنامه ات رو می دم ، شرط داره

یه چند لحظه از این تصمیم برگرد

ببین چیزی نبوده ، چیزی ام نیست

همیشه می شه از اول شروع کرد

یه فرصت ، نه یه بازی ، عادلانه

اگه بردی … برو حرفی ندارم

اگه نه غیر از این شد ، شرط اینه

تو می سوزی ، تو می سازی ، کنارم

بلیطت رو یه جای خونه گم کن

می خوام چشمامو با شالت ببندی

کمک کن از ستون ها دور باشم

یه ذره می شه آروم تر بخندی ؟؟؟

اگه رفتی … بذار همرات باشم

نمی دونم از اینجا تا یه جایی

تو هم چیزی بگو ، بازنده بانو

صدای در … کسی اومد؟ کجایی؟

دارم فک می کنم بازی درس نیس

تو که میری نباید راتو سد شد

نمیشه گاهی از اول شروع کرد

یه چیزی بوده که این قصه بد شد

یه لحظه وا کنم این شالو می شه؟

تو بازم ناجوانمردانه بردی

تو بستی چشمتو رو چشم بستم

به چی ؟ دست ستون من رو سپردی …

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/61690کپی شد!
1684
۷۹

  • میلاد ماهیار دیدن تو هم خوب بود...هر چند اصلا من رو نشناختی:D چقدر مثل کتاب حرف می زنه این بشر خیلی خوشم اومد ازش @};- ضمنا کار جالبی بود این کار همیشه قلمت پایدار ... @};-
  • محمدرضا رجب پور بسیار زیبا بود جناب توفیقی. اصلا زیبا چیه؟!!شاهکار بود! در همراه کردن مخاطب با خودتون به معنای واقعی استادید ممنونم بابت این ترانه ی زیبا(شاهکار!) @};-
  • آیدین صبور دیوانه وار ترانه قصه گو رو دوست دارم ممنون. حرفی برای گفتن
  • حامد کاوه ئیان سلام آرش جان یکی از بهترین کاراته از نظر من باهاش ارتباط خوبی برقرار کردم دادای عزیز @};- @};- @};-
    • حامد کاوه ئیان واقعا شیفته ی این تصویر بکرتم ......... گذرنامه ات رو می دم ، شرط داره یه چند لحظه از این تصمیم برگرد ببین چیزی نبوده ، چیزی ام نیست همیشه می شه از اول شروع کرد
  • حانيه ميرسعيد پاشين بياين ترانه جديدمو بخونين خب؟؟؟؟؟
  • سمر گرامی سلام جناب توفیقی ...همیشه می شه از اول شروع کرد... قصه ی زندگی خیلی از آدم ها که به زیبایی و خالصانه سرودیش. شعر اونقدر روون بود که ساده و بی مقدمه به دلم نشست. قصه ای تلخ... ازت ممنونم که پرواز می دهی خیالت را. پیروز باشی و شاد. @};-
  • رضا بیگلر من و تو هر دو ترک خورده یک تقدیریم مرسی قشنگ بود
  • سعيد سلطاني @};- @};- @};- عالی بود در حد عالی:)
  • حسان.طاهری درود فراوان... ظاهرا ترانه روایتی است از آنچه در ذهن راوی میگذرد:بازی چشمبندی!که البته از نیمه ی دوم ترانه انصراف از بازی اعلام میشود.سادگی بسیار زبان از نظر بنده درست ترین ویژگی این کار ست ؛چرا که کلیت اثر چیزی جز مونولوگ راوی نیست. تکرار یه در ترکیبهای اضافی یه چن لحظه،یه فرصت،یه بازی،یه جای خونه،یه ذره،یه چیزی،یه لحظه....تنها بسامد کمبود واژه ی مناسب و عدم توانایی کافی شاعر است که البته در یک نگاه کلی یکی از آسیبهای جریان ترانه در میان اکثریت سرایندگان است. با قیاس بندهای زیبایی همچون بند سوم توقع اینست که پایان بندی کار نیز حداقل از نظر همنشینی واژه چفت و بست بیشتری داشته باشد اما متاسفانه ضعف در پردازش و البته تنگنای وزن و قافیه باعث شده است آخرین مصراع ترانه ضعیفترین مصراع باشد ترکیب زیبای "بازنده بانو" قابل ستایش است هرچند در ادامه ی ترکیب سازی های امروزی است ؛از ظاهر مصراع بر می آید که این بازنده بانو رفته است و قرینه ی این مدعا هم صدای دراست وشاعر خودش را به تغافل زده و از آمدن کسی مییپرسد تو هم چیزی بگو ، بازنده بانو صدای در … کسی اومد؟ کجایی؟ جالب اینست که در نیمه ی اول راوی مصمم است راه رفتن محبوبش را سد کند اما وقتی متوجه صدای رفتن او میشود قانع میشود که نباید جلو راه او را سد کند و باید بگذارد او برود این درحالیست که خانم خودش راهش را کشیده و رفته؛لذا اثر فاقد انسجام صحیح روایی است. ودر آخر ؛بازنده بانو از نظر شما میتواند یک صفت انتقامی!!! برای محبوبی باشد که رفته است اما در کل آنچه از کلیت اثرتان برمیآید بازنذگی بانو نیست بلکه پیروزی وی است!همیشه کسانی که صحنه را ترک میکنند بازنده نیستند... درپناه شعر/با یک رز صورتی @};-
    • آرش توفیقی سلام جناب طاهری یکی از بهترین نقدهایی بود ، که از زمان حضورم در آکادمی ترانه بر روی اثرم شده ست . حتی نوع بیان نقدتان هم به دلم نشست اما در مورد " عدم توانایی شاعر " ، فقط ابراز یک نظر شخصی را دیدم و به نظرم پرونده ی کاریم بر این دفاعیه صحه خواهد گذاشت . و در مورد انسجام صحیح روایی هم باید بگویم روایتی که شما تعریف کردید از انسجام صحیحی برخوردار نیست و این را قبول دارم و این که شما از اثر این روایت را برداشت نمودید دلیل بر ضعف تالیف نیست زیرا بسیاری از دوستان شاعر روایتی را برایم شرح کرده اند که با مقوله ی ذهنی بنده مرتبط بوده ست و با نتیجه ای که شما از روایت ترانه گرفته اید متفاوت است !!! اما از شما می خواهم که در پای همه ی ترانه هایم حضور یابید و بنده را از نقطه نظرات سازنده تان بی بهره نگذارید و از امروز دعتوید به هر ترانه ای که از این پس می نویسم @};-
  • الهه صادقي سلام و درود برادر بزرگم. @};- بعد از چند روز پي در پي كه درگير امتحاناتم بودم و گويا تو اين مدت سايت هم مشكلاتي داشته بالاخره تونستم سر بزنم و ترانه ي شمارو بخونم.... ميخواستم با شوق درباره ي ترانه بنويسم اما.... كامنتارو خوندم... الانم فقط بغض كردم و ميخوام تا روبه شكسته شدن نرفته اين بغض يه چيزاييو بگم!!! اينهايي كه ميگم فقط حرف دله....اميدوارم كسي به دل نگيره! من معمولن حافظه ي بلند مدتم خيلي خيلي عاليه! اين تو بعضي مواقع اذيتم ميكنه و تو بعضي مواقع ازش بشدت استفاده ميكنم! الان با خوندن كامنت يه داداي تبريزي ديگه رفتم پاي ترانه ي "گمونم راهو گم كرديمِ" ايشون كه اون روزاي اول ورودم به آكادمي خونده بودمش...... زير اون ترانه ي زيبا كامنت شما رو خوانده بودم و بعد جمله ي ايشونو كه باعث شد تا مدت ها تو فكر برم كه چي باعث اينهمه صميميت و برادري شده....؟؟؟!!! بعد ها براحتي جواب اين سوالمو گرفتم! جمله ي ايشون خطاب به شما اين بود: دادا، اميدوارم مصرع محمكي باشيم تادر كنار هم بيت ترانه رو مستحكم تر بسازيم.... من به عنوان يك خواهر از هردو برادرم تحقق جمله ي بالارو هنوزهم انتظار دارم! البته من عين جمله رو يادم نيست....و اگر كاملن درست نبود شرمنده... حالا دوباره رفتم به اون روز.... به اون روزا كه كامنتارو ميخوندم و از صميميت و صفاي دوتا برادر،خواهرانه ذوق ميكردم! امشب خيلي خوشحال شدم با خوندن اون كامنت و اميدوارم بعدها از خوندن جوابش خوشحالتر هم بشم... ممنونم كه هستيد و با بودنتون چيزي وراي ترانه و شعر را مي آموزيد... @};- *********** خواهرم حل شده تو حاشيه ها مادرم تف شده تو صورت شهر بعد بابا حريمِ خونه شكست... بعدِ بابا......تو روحِ غيرتِ شهر...!!! *********** خدا....پشت و پناه تمامِ ترانه هايتان برادرم... @};- @};- @};- @};- @};- @};- با سپاس. الهه صادقي، خواهر كوچكتان.
  • فرزانه امیرپور زیبا بود =D> =D> =D> موفق باشی دوست عزیز @};- @};-
  • آیدین قره باغی رفیقم بودی و هستی هنوزم رفیق شب،همیشه روز بودِ یه روز پای غمم بودی،کنارم... یه روزی که... همین دیروز بودِ!!! آیدین @};- کشف ترکیب جدید بازنده بانو رو بهت تبریک میگم دادای خوب قصه @};-
  • مهدي ا. هومن درود به شما @};-
  • حميده سادات غفوريان سلام آقای توفیقی خوبه که متوجه اشکال وزنی در مصرع آخر شدید و اصلاحش کردید. امیدوارم دیگه در ترانه هاتون به چنین اشکالات اساسی برنخوریم. ((شادباشید))
    • جواد پوران باسلام. این کار از اولم.مشکل وزنی نداشت.چون من قبل از اینکه رو سایت بیاد یک بار کارو شنیده بودم و اصلا هم کار اصلاح نشده فکر میکنم کامنتو اشتباه برای آرش توفیقی گذاشتین. موفق باشین
      • آرش توفیقی فکر کنم آرش توفیقی رو اشتباه گرفتن نه کامنت رو جواد عزیز @};-
      • حميده سادات غفوريان آقاي پوران گرامي پيشنهاد مي كنم ادبيات رو رها كنيد و وكالت بخونيد . من اصولا بي مورد حرف نمي زنم. احتمال داره خطاي ديد بوده باشه كه احتمالش بسيار ضعيفه در هر حال دليلي نمي بينم كه شما جاي شاعر پاسخ بديد.
      • آرش توفیقی احتمال ضعیف اینبار پیشی می گیره از احتمالات قوی ... آیدین قره باغی علیرضا روشنی دیانا ادریس زاده جواد پوران و مدیریت سایت می تونن در این مورد که این ترانه از روز اول این بوده یا تغییر کرده راهنمائیتان کنند ... بنده 10 ساله ترانه می نویسم ، سال 89 که شاید خیلی از دوستان هنوز علاقه ی خود را به ادبیات کشف نکرده بودند ، مجموعه ترانه ی اولم را به چاپ رساندم ... ایراد وزنی در کارهای بنده به ندرت که حتما با آگاهی خودم بوده ست صورت می گیرد... @};-
      • جواد پوران سلام به بانو غفوریان.رو پیشنهادتون فکر میکنم.اما یه نکته. چون اصولا بعد از انتشار اثر مولف سکوت میکنه وخواننده های اثر در مئرد کار صحبت میکنن بنده نظر دادم. شما نقد کردید و بنده نقد اشتباه شما رو اصلاح کردم.نقد درست نقد نمیشه اما نقد اشتباه نقد میشه. صدای شمارو هم شنیدم =D> =D> =D> =D> موفق باشین
  • حميده سادات غفوريان سلام آقای توفیقی خوبه که متوجه اشکال وزنی در مصرع آخر شدید و اصلاحش کردید. امیدوارم دیگه در ترانه هاتون به چنین اشکالات استاسی برنخوریم. ((شادباشید))
    • آرش توفیقی سلام هیچ مصرعی عوض یا اصلاح نشده دیگه در ترانه هاتون اشکالات اساسی ؟؟؟؟ عجب !!!! من آرش توفیقی هستم سپاس از حضور بحث برانگیزتان !!! @};-
  • حانيه ميرسعيد قشنك و تودل برو مي نويسي ارش توفيقي به اميد بهترينها......... 8-> =D> @};-
  • میترا موسوی درود جناب توفیقی ترانه ی بسیار زیبایی بود با روایتی زیبا و غم انگیز =D> =D> =D> =D> =D> =D> لذت بردم و میپسندم @};- @};- @};-
  • حسین خزایی آرش جان دوست هم ترانه من . این حضور در قبال تمام نکته ها و درس هایی که از شما و علیرضا عزیز از زمان بدو حضورم در آکادمی یاد گرفتم قطره ایی در دریا .و البته دیگر دوستان که در لیست ذکر داشتی و عزیزان غایب از لیست، امیدوارم توفیق حضور بیش از پیش در چنین محافل که به پاسداشت شکوفایی شما و همه عزیزان آکادمی که بنده به شخصه ارادت خاصی نسبت به همه اونا دارم حاصل بشه . ترانه با احساس و زیبایی بود ... @};- @};-
  • مجتبی حبیبی راهو سد می کنن معمولا .. نمیشن .. :) ولی در کل خوب بود ..
  • احسان نوری سلام آرش توفیقی عزیز این ترانه چیره دستی شمارو به همگان اثبات کرد بسیار زیبا بود @};-
  • سعید ابطهی درود ارش عزیز دیدار خوبی بود در کنار دوستان.... و اما کار استفاده بیش از یه بارِ سه نقطه اونم تو ترانه یکم تو ذوق میخوره(گرچه همون یه بارشم شخصا ترجیح نمیدم) راتو سد شد؟!!! سد کرد درست تره پایان کار هم خوب نبود به غیر از این ها خوب خواندمت @};-
  • پریسا عبداله زاده سلام آقای توفیقی ترانه ی بسیار زیبایی بود =D> =D> @};- @};- مانا باشید @};-
  • صادق شيخي ترانه ي بسيار زيبايي بود.درود به احساس شما و پردازش خوبتون..موفق باشيد. @};-
  • جواد پوران سلام. کلا کار رو دوس داشتم اما خط اخر اصلا خوب نبود. فضا و زبان کار این اجازه رو بهت نمیده بگی من رو سپردی.منو سپردی توی دیالوگ دو نفره معقول تره در کل دوس داشتم مخصوصا بازنده بانو موفق باشی
  • حسين گلزار سلام...من به شما ايمان دارم...محشر بودين هميشه...ممنون از دعوتتون @};- @};- @};-
  • موسی صادقی ممنون از ترانه زیبا و دلنشینت دوست غزیز لذت بردم از خوندنش @};- @};- دارم فک می کنم بازی درس نیس تو که میری نباید راتو سد شد نمیشه گاهی از اول شروع کرد یه چیزی بوده که این قصه بد شد @};- می پسندم @};-
  • فریبا رئیسی درود برشما واقعا زیبا بود =D> =D> =D>
  • سهیل پیلتن درود جناب توفیقی عزیز چقدر لذت بردم از خواندن این ترانتون واقعا عالی بود برای شما و همه دوستان بزرگوار ارزوی موفقیت میکنم و امیدوارم شاهد پیشرفت و ترقی شما و همه عزیزان در تمامی مراحل زندگیتون باشم سپاس @};-
  • رسول آدینه سلام آرش عزیزم مشتاقِ دیدارت هستم واین جمله بس بود برای نرم شدن دلم تا با پیش زمینه ای فوق العاده احساسی شروع کنم به خوندن کاری که فکر کنم بعد از جنگ تن ودادا،حسابی دلم رو تکون داد به این میگن آرش دادا،عزیزم وارد کردن یه بازی ساده به ترانه وبیرون اوردن مضمونی با این حس و حال از آرش توفیقی بعید نیست اتفاقا انتظار این میره تو خیــــــــــــلی خوبی واین ساده ترین و در عین حال در این لحظه بهترین جمله ای بود که میتونستم بگم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • پریسا محمدپور درود جناب توفیقی ترانه ی زیبا و دلچسبی سرودید =D>
  • علی قانع سلام دوست عزیز....... واقعا ترانه ی زیبایی بود و کلی یاد گرفتم از هنر و احساستون به نظرم این بیت نقطه ی اوج کار بود.... =D> =D> =D> اگه رفتی … بذار همرات باشم نمی دونم از اینجا تا یه جایی تو هم چیزی بگو ، بازنده بانو صدای در … کسی اومد؟ کجایی؟
  • فریبا سید موسوی درود بر شما . ما هم از دیدنتون خیلی خوشحال شدیم .و همیشه از علیرضای عزیز بابت این توفیق ممنونم .و امیدوارم یه همچین ضیافتی رو تمام دوستان این اکادمی با چاپ کتابهاشون ترتیب بدن تا بهانه ای باشه برای آشنایی و لمس حقیقی حضور نازنینشون ترانه ی زیبایی بود و همیشه از قلم خاصی که دارید لذت می برم .وسبک متفاوتتون برام جذابیت داره .آفرین یه فرصت ، نه یه بازی ، عادلانه اگه بردی … برو حرفی ندارم اگه نه غیر از این شد ، شرط اینه تو می سوزی ، تو می سازی ، کنارم =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};-
  • شراره مسگرچیان درود جناب توفیقی زیبا بود @};- پیروز باشید @};-
  • علیرضا روشنی بله... آرش توفیقی وارد میشود... خوشحالم که قبل از انتشار این ترانه در سایت امروز توی کافه این ترانه رو شنیدم ازت @};-
  • مجید قیطانی ارش جان خیلی زیبا بود @};- @};- @};- =D> =D>
  • مهرشاد فروزان سلام دیدن تو بهتر بود داداش مرسی این ترانه رو هم دوس دارم خودت برامون بخونی من اون روز یه مهمون هم داشتم که آخرش محو ترانه خونیه تو شده بود @};- @};- @};-
  • پگاه دهقاني درود آرش جان واقعا زیبا بود لذت بردم @};-
  • ديانا سكوت سلام ديدن شما هم يكي از بهترين اتفاق هاي زندگيم بود آرش داداي گُلم كل كار تكراري زيباست @};- @};- @};- =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> like
  • علیرضا میرزائی درودترانه زیبایی سرودین پسندیدم @};- @};- :-x
  • معصومه قریشی یه لحظه وا کنم این شالو می شه؟ تو بازم ناجوانمردانه بردی تو بستی چشمتو رو چشم بستم به چی ؟ دست ستون من رو سپردی =D> =D> =D> درود آرش توفیقی عزیز ترانت زیبا بود ، نه واژه زیبا در توصیف این عاشقانه ی بکر کمه ...فوق العاده بود :-x با تمام احساس پسندیدم @};- @};- @};-
    • آرش توفیقی سلام بانو قریشی همیشه مورد الطاف شما قرار می گیرم و این برام پوشیده نیست ، ممنون که به حضورت عادتم دادی ، نباشی دلگیرم !!! @};-
  • یاسمن شکفته @};- @};- @};- @};- @};- =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> درود فقط درس می گیرم از ترانه های زیباتون پایدار و سربلند باشید =D>