یک نفر داره میاد
از مسیر جاده چشمای من
یه نفر یه روز شتابوون میومد
از توو تاریکی شبهای سیام
مثل یک خورشید تابوون میومد
همین دیروز با خودم حرف میزدم
میشه باز اینجاها باروون بگیره
میشه گرمای تموم غصه هام
مدتی طعم زمستوون بگیره
میشه آرامش گنگی توو دلم
بیاد و یواش یواش پر بزنه
یا مسافری غریبه ای بیاد
به شب خسته من سر بزنه
میشه باز شادی بیاد سراغ من
منو از تنهاییام در بیاره
میشه غمها از کنارم رد بشن
باروون از ابرای شادی بباره
آره میشه یه نفر داره میاد
تا منو به آسمونها ببره
منو بسپاره به اوج کهکشوون
واسه من ستاره هدیه بیاره
اونیکه چشاش به رنگ آسموون
دستاش از نوور و بلوور و شبنمه
واسه زخم شاپرک دلنگروون
پوستش از جنس گلای مریمه
انگاری به آرزوهام می رسم
از غم و تنهاییام رها میشم
پر زنوون میرم به هفتا آسموون
از شب ترانه هام جدا میشم.