سفر سلامت
ای تو مثل خود اسمت
پر آرامش ماهی
پر احساس پریدن
توی آسمون کاهی
ای عبور مه گرفته
توو شب غریب رفتن
من و دل عادتمونه
از تو گفتن.از تو گفتن
ماهی شکسته بالی
خیس خیسی از ترانه
واسه دریاهای شعرم
تویی بهترین بهانه
توو حضور شب چشمات
روشنی معنی نداره
می شینم توی نگاهت
تا یه شب بارون بباره
اوج مستی.اوج رخوت
اوج شیرینی دردی
با دل خسته و تنهام
آخرش چه ها نکردی
آخرین نای گریزی
بهترین طعم سخاوت
اولین معجزه نور
توو شب سرد شقاوت
من کویرخشک وسوزان
تو یه بارون.یه بهاری
می میرم توو هرم بودن
اگه رو شبم نباری
مادرم سفرسلامت
می دونم که ناگزیری
لااقل باشه توو یادت
یادت و از م نگیری..