تشکّر و تقدیر
تشکّر می کنم از تو ، تو ای یاورِ همـــــدردم
تو می دونی دوست دارم ، عزیز و یار دلبندم
***
یادت باشه تویِ سختی ، همه هم سنگری بودیـــم
تویِ غوغایِ توپ و تانک ، شعاعِ اخگری بودیم
***
یادت باشه که هم دردیم ، اگر سیلی زده دریــا
دلت گر زخم گردیده ، به هم می ریزم این دنیا
***
توی جنگ و ستیزی رو ، همه رزمندگی کردیـــــــم
من و تو یک دل و یک دین ، به جان دلبندگی کردیم
***
چرا بعد از همه ناله ، چرا زخم زبونت بــاز
نگفتی همسفر دارم ، که می بوسد لبی با ساز
***
منم فرزند کارونم ، و کرخه پایِ تابوتــــــــــم
اگر دشمن کند زوزه ، چو شمشیری زند سوتم
***
بیا این دل چمن گردید ، بشین رویِ پر و بالم
تا من هستم کنارِ تو ، نگو از غصه بد حالم
***
هزاران شکر و تقدیرم ، از اون دوستای همکارم
تو تنهایی و دل دردی ، طبیب ســـــــروری دارم
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) ۱۷/۰۵/۱۳۹۱