«حریق تن»
اینم یکی دیگه از ترانه هام که تو همین روزای اخیر روی کاغذ آوردم…
«حریق تن»
سایه های ســـربار / گونه های تبـدار
سرخی لب در شب / پیرهن تن در تب
جـای امن آغوش / حـادثه تا کابوس
حــادثه تا بســتـر / بستری بی فانوس
عطر ناب یک زن / لمس کال یک تن
بوســه سـرخ تو / گونه لخت من
«شاه پری قصه های من باش / تا سپیده در حریق تن باش»
بی هوا روشن شو/ بی تپش خوابم کن
آتشـی در من شو / سرکشم رامم کن
پوست تو نرم و نوازشگر و ناب
تن داغ من کویر
تن داغ تو سراب
«شاه پری قصه های من باش / تا سپیده در حریق تن باش»