مدیحه آزری ویژه شهادت حضرت زهرا س
زبان حال وداع حضرت زینب با مادرش
رَه یوخودو ، اوزده، گوزده ،دوداخ دا
یاش مونجوقو دوزولوب دو یاناخ دا
توهلَریمی بیر دفعه ده داراخلا
دور آناجان حالیمی بیر سراغلا
نور ساچلر سن یاتدوقون بوجاقدا
گویا قیامت اولونوب اوتاقدا
گَلدی آتام آه و فغان باشندا
آخ قوجالب زهرا جاوان یاشندا
وای آناجان کیرپیگیوی ورمسان
دای آتامن اَیاقنا دورموسان؟
دیل توتولوب هر نفسی آه اولوب
چاه دا رفیق ِ ولی اُللاه اولوب
آی بابامن باغچادا ریحانه سی
گل آتامن محرم و غم خانه سی
ای حوسِنین (حسین) عاشق و دیوانه سی
کر، بو بلا (کربلا) دشتی نین پروانه سی
دور اَیاقا غیرت اِله فاطیمه
قویما قوجادسن منی بو فاصیله
آخ چَکه بیلمَم آناسزدق غمین
دور آنا جان دردیمه ور خاتیمه
ترجمه:
۱-رنگی به چهره اش نمانده بود و اشکهایش چون مونجوقی روی گونه هایش چیده شده بودن.
۲-بلند شو مادرم موهایم را یک بار دیگر شانه بکش و حالم را بپرس.
۳- نوری که به گوشه ی اتاقی که در آن آرمیده بودی چنان می تابید .گویا قیامت برپا شده .
۴-پدرم با آه و فغانی که در سر دارد وارد میشود آخ زهرایی که در جوانی پیر شده ای
۵-وای مادرم دیگر پلک هایت را برهم نمیزنی و پیشواز پدرم نمی آیی؟
۶-زبانش گرفته و هر نفسش آهی میکشد و تنها رفیق ولی خدا بعده تو چاه می شود.
۷-ای ریحانه ی باغ بابایمان مرتضی و تنها غم خوار و محرم راز پدرم علی .
۸- ای عاشق و دیوانه ی برادرم حسین .ای پروانه ی دشت کربلا .
۹- بلند شو و به تنت غیرت بده یا فاطمه .نگذار این فاصله مرا هم پیر کند .
۱۰- آخ مادرم نمی توانم غم بی مادری را بکشم بلند شو و به درد هایم خاتمه بده.