چراغِ راه «شعرخوانی دانشگاه مفید»
درود دوستان ، ترانه ی «چراغِ راه» طی برگزاری بزرگداشت حضرت زهرا (س) در دانشگاه مفید و بعد از اینکه به این برنامه دعوت شدم سروده شد، متاسفانه تا الان فایل تصویری سمینار به دستم نرسیده است ولی بعد از اینکه فیلم این برنامه را دریافت کنم در خدمت دوستان قرار خواهم داد.
پر از شب گریه های بی تو بودن
که دنیا رو به کامم تلخ کرده
مدینه شاهد افتادنم بود
مدینه بی تو هر روزش یه درده
داره میلرزه دست پینه بسته
که هر پینه ش یه شرح بی قراره
شب و نخل و یتیم و نون و خرما
ولی تفسیر امشب فرق داره
شب و تشییع و غسل و مادر و قبر
من امشب از همه امساک کردم
نمی خواستم ولی ناچار بودم
اگه خورشید و زیر خاک کردم
از امشب جای خالیِ نگاهت
تن این خونه رو بیمار کرده
همین خونه نشینی مُردنم رو
به تدریجی شدن وادار کرده
نگاهت هر افق خورشید اما
چرا هم گریه ی مهتاب بودی
چرا شعله، چرا خاکستر و دود
تو که مَهریه دارِ آب بودی
نمیگفتی ولی فهمیده بودم
به من طرز نگاهت فرق کرده
تو رفتی غربتِ سنگین این شهر
منو تو عمق گریه غرق کرده
نخواستی پا به پای تو بسوزم
نمیگفتی که هر شب درد داری
همه زخما تو بی من دوره کردی
چه درکی از غرور مرد داری
به دنیا گوشزد کردی که یک زن
میتونه تا کجا همراه باشه
یه شمع سوخته میتونه گاهی
واسه مردم چراغِ راه باشه
جدایی آخرین سر فصل ما نیست
اگه میری خیالت تخت باشه
برو با این پر و بال شکسته
اگه حتی پریدن سخت باشه
تو رو از دامن بارون گرفتند
نفهمیدن تو چشمات ابر داری
اگر چه مدفنت مخفیه اما
تو هر قلبِ شکسته قبر داری
_______________