غریزه
غریزه
برو از زندگیم ، بیرون، بذار بازم خودم باشم
خودم رو با تو گم کردم ، برو ، شاید که پیدا شم
چقد زخمی شده ، روحم ، پراز ، فریاد ِ ، احساسم
سکوت ِ من ، غریزی نیست ، طبیعت رو ، نمیشٌ ، ناسم (نمی شناسم )
آخه ذات ِ ، من ِ ساده ، به خاکی بودنم ، شاده
حالا ، خاک ِ سیاه ِ غم ، به گریه ، عادتم داده
می خواستم عشق و بشناسم ، توو راه ِ جاده ، افتادم
من از ، اسب ِ سفید ِ بخت ، توو این بیراهه ، افتادم
اذان ِ هر غروبم با ، هوای تو ، افق می شد
همیشه ، جانمازم ،با ، دعا کردن ، قـُـرُق می شد
فقط ، عکست ، حضورِتو ، کنارِ من ، نشون میداد
به نبض ِ ، بی صدای ِ من ، یه حس ِ مهربون ، میداد
ولی حالا ، یه شومینه ، با عکسای ، تو درگیره
توو ذوب ِ آلبوم ِ چوبی ، نگاهت گرم ِ تبخیر ِ
حالا ، پیدا شدم ، بی تو، چقد ، حال ِ دلم ، خوبه
درای ِ خونه رو طوفان ، به شدت داره می کوبه
مسیر ِ جاده تاریکه ، غریزی ، راهو می شناسم
طبیعت ، آدمم کرده ، به بوی خاک ، حساسم