مرگ میراب
فصل فصل دل من
آبسال غم و درد
فصل پژمردن گل
سال کوچیدن مرد
سال کشت گل ماتم
سال خرمنهای اندوه
برگ غربت قد یک دشت
بار اندوه قد یک کوه
موسم مرگ درخت
خواهش تیز تبر
آخرین قطره آب
حرف پایان خبر
سال آفتهای رنگین
سال بیحاصلی من
شده همسایه غربت
کومه ساحلی من
سال رانو به بغل
پای دیوار خراس
سینه پرچین باغ
خواب طولانی داس
سال آیش سال پیچک
سال جوشیدن بیشه
سال خوشیدن کاریز
سال خشکیدن ریشه
سال جاری سال اشک
سال رگبار تگرگ
بیمحل بانگ خروس
قاصدک قاصد مرگ
سال شب یک شب قطبی
خالی از بارش مهتاب
سال زنگی زنگ گندم
سال مرگی مرگ میراب