دیوار
بعد از مدتها دارم ترانه میفرستم. امیدوارم مثل همیشه با نظرات و نقدهاتون خوشحالم کنید:
دیوار:
کنار من نشستی و
بازم درگیر دیواری
مگه چی توی دیواره
که حتی شب رو بیداری
مگه چی توی دیواره
که توو چشمم نمیبینی
نگاه کن چشم خیسم رو
کنار من که میشینی
میخوام که حس کنم بازم
یه کم آرامشو با تو
ولی حتی نمیتونم
ببینم رنگ چشماتو
تو توو فکر کسی هستی…
که تنهائیمو میسازه
مثل گرگی که شبگرده
به گله سخت میتازه
تو توو فکر کسی هستی.
که روم چشماتو میبندی
که بغضم رو نمیبینی
که رو به من نمیخندی