قرن ۲۱
کو کجاست صلح کده ای که همــه ازش دم می زنن
اونجایی که دشمن و دوست واسه هم دست می زنن
کی می شه دیگـــه رهــــا شـــــد پرسه زد کبوترانه
کی می شه بهشــــت شه دنیـا سر بدیم شور و ترانه
قرن بیســـت و یـک شــده نبرد به سبک گرم و سرد
کی می دونه این سیاســـت با دل زمیـــن چــه کرد
دادن مــــدال و ترفیــــع شـــده مزد قتـل و غارت
به هوای نفــــع و ثـــروت ریختــن خون شده عادت
پا می شه از هر خرابـــه بـــوی دود و خــاک و باروت
پشت صحنـــه ی خرابی می ذارن مـــرده تــو تابوت
پستچیـــا به جــای نامـــه شــــدن قاصـــد وصیت
کاش می شد ارتش قــدرت می کرد از صـلح تبعیت
بچــــه ها کابــــوس مـــرگ پدراشــونــو می بینن
خیلیــــا تـــو فکـر اینکـــه می شه فـــردا رو ببینن
سرزده هــــای غریبـــــه می شن قانـــون یه ملت
با یه جنگـــی که شروعــــش نـــداره دلیـل و علت
باید پنجه هارو مشت کرد خط کشیـد رو جبر طاغوت
تا که مـــرز های سیاهــی پاک بشه به امــر لاهوت
———————————–
این یه کار قدیمی هستش که حال و هواش هنوز تازه به نظر میاد.