وطن

عجب حس غریبیه حس جدایی از تنت

چه سخته اخرین وداع بوسیدنت بوئیدنت

 چه انتخاب سختیه بریدن از ریشه تو

سخته بمونم یه نفس جدا از اندیشه تو

نسیم شبهات تنمو یه جور دیگه ناز می کنه

افتاب تو یه جور دیگه شقایقو باز می کنه

اسمون غربت عزیز فرق داره با اسمونت

کاشکی می شد من بمونم تا روز اخر مهمونت

راستی میشه از خاک تو دور شد و بازم زنده موند

میشه بازم یه جای دور خداوندیتو بنده موند

اما بدون هرجا باشم عاشقتم فدائیتم

پناه من بودی و من گریون بی پناهیتم

وطن جای غریبیه غربت از اون غریبه تر

 امضای زیر نامه ام بی اشیون دربه در

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/4578کپی شد!
1002
۱۲