میشه رسید به بارون
بوی تو سوار باد ، رد شد از این جاده
من مسافر بودم ، سمت یک بیراهه
حسی در من جوشید ، چیزی برگردوندم
عطرتو حس کردم ، وسط راه موندم
شاید این اعجازه که تو داری میرسی
تو نجاتم میدی از این حس بی کسی
سایه بنداز رو سرم ، منو آرومم کن
من کویرم ، تشنه م ، خیس بارونم کن
من گدای عشقم ، عاشقی کن با من
تو به سمت من بیا ، همسفر شو با من
دلم خون از اینجا ، یه شهر تازه میخوام
اگه تو از من بخوای ، تا پشت ابرا میام
چشمات چراغ راهن ، دستات حریمی آروم
من با تو مطمئنم میشه رسید به بارون
لمس تو لمس عشقه ، بکش منو به آغوش
نذار که دنیا بگه ، یادم تورو فراموش