اعتراف
برام سخته احساس این اعتراف
که چیزی نمونده از این زندگی
که چیزی نمونده همین روبرو
بشینی و بی عشق از من بگی
تو یادت نمیاد چجوری گذشت
چجوری شدی عشق این زندگی
مهم نیست بغضم داره میشکنه
فقط تلخه این حس بازندگی
همین زودیا میگی آروم میشم
چقد بی تفاوت شدی تازگی
نخواه بیشتر از این دلم بشکنه
نخواه بی تفاوت چیزی بگی
همینجوری عشقت عذابم شده
میخوای تمومش کنی به این سادگی
چقد دلخوش حس پاکت بودم
چقد دلخوش از عشق و دیوونگی
همیشه میترسیدم از آخرش
از این حرفای پر از خستگی
از اینکه یه روزی همین روبرو
بشینی و بی عشق از من بگی