اعتراف

برام سخته احساس این اعتراف

که چیزی نمونده از این زندگی

که چیزی نمونده همین روبرو

بشینی و بی عشق از من بگی


تو یادت نمیاد چجوری گذشت

چجوری شدی عشق این زندگی

مهم نیست بغضم داره میشکنه

فقط تلخه این حس بازندگی


همین زودیا میگی آروم میشم

چقد بی تفاوت شدی تازگی

نخواه بیشتر از این دلم بشکنه

نخواه بی تفاوت چیزی بگی


همینجوری عشقت عذابم شده

میخوای تمومش کنی به این سادگی

چقد دلخوش حس پاکت بودم

چقد دلخوش از عشق و دیوونگی


همیشه میترسیدم از آخرش

از این حرفای پر از خستگی

از اینکه یه روزی همین روبرو

بشینی و بی عشق از من بگی


 

https://www.academytaraneh.com/4500کپی شد!
1498
۶۱

  • مهدی پاکزاد مهم نیست بغضم داره میشکنه فقط تلخه این حس بازندگی مرسی داری آفرین شاید بعضی جاهاش مشکل داره ولی زمان و تجربه اینا رو هم درستش میکنه مهم درونمایه ذهنیته که خیلی زیباست امیدوارم ترانه هات روز به روز بهتر و قشنگتر بشن =D> =D> =D>
  • محمدامین علیزاده سلام خانم نکوهش بزرگوار, حس بسیار زیبایی داری بالاخره همشهری حافظ و سعدی هستی و توقع ما هم کمتر از این نیست. احساست بشدت ترانگی دارد و واژگانی که انتخاب کرده ای به ترانه طراوت خاصی بخشیده است, اما یک نکته کوچولو اینکه نبایستی خودت را محدود به قافیه های خاص میکردی, لزومی نداشت که حتما تمام قافیه هات با هم هماهنگ باشه و با (گی) ختم بشه, میتوانستی از سرقافیه ها و قافیه های قشنگتر و بروزتری هم استفاده کنی ولی در کل احساس زیبایی را به مخاطبت منقل مینمایی. حرفای خودمانی بود بالاخره باید قبول کنی که هنوز راه درازی را در پیش داریم. زنده باشی و ترانگی در وجودت پایدار دوست بزرگوار شیرازی.
    • پگاه نکوهش سلام جناب علیزاده گرامی ممنونم از لطفتون به شهرم و بزرگانش خوشحالم که این ترانه با احساس خوبی همراه بوده این ترانه برای من یه تجربه جدید برای امتحان خودم بود و این نوع قافیه واقعا سخت بود و البته قالب ترانه هم برام نو بود کمتر از این قالب استفاده کرده بودم موافقم که راه درازی در پیشه ممنون از حضورتون
  • حامد ربانی سلام پگاه عزیزترانه خیلی زیبایی بود و خیلی دوستش داشتم =D> =D> =D> با عرض پوزش فقط به نظرم نخواه بیشتر از این دلم بشکنه نخواه بی تفاوت(یه) چیزی بگی اگر این یه اضافه بشه بهتر باشه از نظر وزن بازم میگم خیلی زیبا بود وشما رو خیلی بااحساس واستعداددیدم =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • احمد جعفری سلام پگاه عزیز باز خواندمت و باز با ترانه شما ارتباط برقرار کردم عزیز @};- @};- @};- @};- @};-
  • احمد جعفری سلام دوست عزیز خواندمت و چه زیبا احساسو بیان کرده بودی @};- =D> =D>
  • محراب قنبری سلام بااحترام دعوتیدبه خوانش ونقدترانه دلگرمی
  • بهروز قاسمی(رها) می پسندم بسیار قوی و استادانه سرودید مرحبا پگاه جان @};-
  • سید مهدی موسوی مرسی پگاه عزیز با لذت خواندمت
  • سامان جاويدان سلام در كل ترانه زيباييو رو ازت خوندم اما به وزن دقت نكردي .
  • علیرضا روشنی سلام... شروع ترانه رو دوس داشتم ولی نتونستی به هیچ وجه اون استحکام و حفظ کنی... بعضی از کامنتایی که دوستان گذاشتن رو خوندم.محراب قنبری عزیز هم همون حرفی و زده که من همیشه میگم در مورد ترانه ی قبلیت هم همین نظرو داشتم... با اینکه معتقدم این کار از قبلی پخته تره ولی بازم هیچ حرکت تازه ای نیست... هیچ ضربه ای نیست... مثلا قرار نیست که بمب بترکونی... این بیتو ببین دلم با خنده ی تو گرم میشه توو روزایی که دنیام سرد باشه تو رو حس میکنم میفهمم اینو یه زن میتونه گاهی مرد باشه میبینه کاملا ساده و روون و معمولی ... حرف قلمبه ای هم نزده ولی ترکیبات فوقالعده س مو رو به تن ادم سیخ میکنه حتی بدون موزیک و رو کاغذ... بند یکی مونده به آخر: میخوای تمومش کنی به این سادگی وزنش کلا خورده به هم چقد دلخوش حس پاکت بودم هم یه یه مصوت اضافی دارم... به طور مثال بودم اگه شدم بود درست بود... مثال زدما نمیگم اینو بذار .معنی بهم میخوره... تو بند آخرت بیت اول هر دو مصرع باز ایراد وزنی دارن... بعضی جاها هم مشکل معنایی داری... یا ضعف تالیف یا هرچی که بهش میگن... مثلا همین زودیا میگی آروم میشم... یا نخواه بی تفاوت چیزی بگی... :-? در کل ولی اینی که خواستی نسبت به کار قبلیت متفاوت تر باشه محسوسه حداقل برا من که با روح کارات کاملا آشنام....
    • پگاه نکوهش سلام .. از نقدت خیلی ممنونم شاید اینکه ترانه نتونسته همه ی بندهاش مثل بند اول باشه اینه که توو دو مقطع سروده شد و فاصله افتاد.. خوشحالم که از کار قبلی بهتره.. از مثالت ممنونم امیدوارم هر چه زودتر اتفاقی که باید در ترانه ام بیفته بله در مورد میخوای تمومش کنی به این سادگی اشتباه کردم و چرا درستش نکردم؟ در کل این بند همین زودیا میگی آروم میشم.. این بند داره میگه که در نهایت خونسردی و بی تفاوتی به یک احساس پر از عشق میگن که فراموش میشه آروم میشی و این حرفا برای یه احساس عاشقانه بیشتر با دل شکستن یا بغض همراهه و از بی تفاوتی معشوق بیشتر رنجیده میشه.. یه جور امتحانه واسه من این نوع ترانه.. بازم ممنونم از نقدت و از حضورت خوشحالم..
  • بهروز قاسمی(رها) می پسندم احساس قشنگت در این ترانه زیبا خودنمایی می کرد آفرین @};-
  • داود فرزانه سلام خانوم نکوهش... زیبا بود =D>
  • میلاد زمانیان سلام پگاه عزیز......ترانه ی زیبایی بود.... لایک.
  • سعید زارمی (سام) تو یادت نمیاد چجوری گذشت چجوری شدی عشق این زندگی مهم نیست بغضم داره میشکنه فقط تلخه این حس بازندگی @};- =D> =D>
  • سوگندرضایی سلام پگاه جان جسارتن این قسمت وزنش مشکل داشت "ت " نیست، سکته ایجاد می کنه و بغض هم بعدش سنگین خوانده می شه ! مهم نیست بغضم داره میشکنه *** ومفهوم بند پایین بسیار ضعیفه .به بیت دوم دقت کن .نخواه بی تفاوت چیزی بگی؟؟؟ همین زودیا میگی آروم میشم چقد بی تفاوت شدی تازگی نخواه بیشتر از این دلم بشکنه نخواه بی تفاوت چیزی بگی شروع ترانه روان بود اما جلوتر که میاد سکته های خفیف وزن کارو بهم می زند .وباید کمی روی مفهومی نوشتن هم کار کنی بیشتر موفق باشی عزیزم @};-
    • پگاه نکوهش سلام سوگند عزیز از نقدت ممنون.. فکر نمیکردم بغض سنگین خونده بشه..حرف آخر بعضی کلمات تو تلفظ تاکید زیادی نمیشه .. اما اینکه معنی اون بند ضعیفه میتونم اینو بگم که راوی از کسی که عاشقش بوده میخواد از عشق به بی تفاوتی نرسه تا بخواد از روی بی تفاوتی بگه آروم باش که این زخمش بیشتره همیشه سعی میکنم مفهومو در نظر داشته باشم ممنون از حضورت @};- @};-
  • اعظم اکبری سلام گلمبرام سخته احساس این اعتراف که چیزی نمونده از این زندگی که چیزی نمونده همین روبرو بشینی و بی عشق از من بگی مرسی مرسی مرسی @};- @};- @};- لایک
  • میثم بخشی آفرین چه ترانه قشنگی.همین زودیا میگی آروم میشم.چقد بی تفاوت شدی تازگی.مرسی
  • موسی صادقی تو یادت نمیاد چجوری گذشت چجوری شدی عشق این زندگی مهم نیست بغضم داره میشکنه فقط تلخه این حس بازندگی سلام عالی بود خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم @};- @};- @};- حتما لایک @};- @};-
  • محمد علیزاده فک کنم مد نظرتون یه ایستی باید باشه...ولی خیلی از خوانندگان ترانه این رو متوجه نمیشن..واسه همین ای کاش این ها هم تو ترانه زیباتون نبود
    • پگاه نکوهش بله جناب علیزاده منظورم یه مکث یا ایست بوده همونطور که اشاره کردین امیدوار هستم دوستان در خوانش ترانه متوجه بشن ممنون از حضورتون @};-
  • محمد علیزاده نخواه بی تفاوت چیزی بگی و چقد دلخوش حس پاکت بودم
  • کاوه رییسی شروع خوبی داره بنظرم بگی :که چیزی نمونده جز این روبرو قشنگتره دو سه جا هم مشکل وزنی داشتین.حیفه @};-
  • حامد پرورده خيلي زيبا بود يكم به وزن بيشتر توجه كن =D> =D> =D>
  • بهنوش فراهانی زیبا بود عزیزم =D>
  • امیر علیزاده سام عزیزم..ترانه ی خیلی زیبایی بود و ممنونم.. +لایک @};-
  • محراب قنبری سلام حسه کارت خوب بود جاهای خوبی داشتی ولی زیاد قوی نبود به نظرم یعنی اینکه مختص خودت نبودخیلیابااین زبان،باهمین موضوع وباهمین نگاه حرف زدندوتوهم فقط همونارو تکرارکردی میتونستی خلاقیتشوبیشترکنی درکل خوشم اومدواحساسه ترانتودوس داشتم.مرسی درضمن دعوتیدیه خوانش ونقدترانه تصویرمرگ
    • پگاه نکوهش سلام ممنون از حضورتون من توو این ترانه و دو ترانه دیگه دارم امتحان میکنم که آیا میتونم در عین راحت حرف زدن ترانه موفقی هم داشته باشم یا نه؟ من هیچوقت نخواستم که تکرار پیش بیاد اما باخلاقیت موافقم ممنونم @};-
  • مهدی آرین منش زیبا بود.لایک @};-
  • فرشاد محمدی @};- @};- عالی بود.. درود
  • مجید شمس سلام خانوم نکوهش گرامی کارتون زیبا بود و اما میخوای تمومش کنی به این سادگی به نظر منم ایراد داشت 8-> دنبال تصاویر تازه بودم و چرا نبود :-S حواست بود به سه بار استفاده از /بگی/ :-? من حس میکنم باید بهتر ازین بنویسی و راضی نبودم @};- دایره لغاتت را افزایش بده و مطالعه کن بخون و بخون و بنویس و شک ندارم کمتر از توان و استعدادت داری بهره میگیری و میتونی خیلی بهتر بنویسی @};- لایک شد دوست من
    • پگاه نکوهش سلام جناب شمس عزیز خیلی منتظر نظرتون بودم چون فکر میکنم از معدود کسانی هستین که نقد میکنین و این باعث خوشحالیه..خوشحالم که ترانمو نقد کردین :-) بله خودمم راضی نیستم که سه بار از یک قافیه استفاده کردم..سختی این ترانه برام این بود که من کمتر از این قالب استفاده میکنم ..راستشو بگم قافیه های دیگه ای هم به نظرم میومد ولی یه خورده ترانه رو دچار تغییر میکرد.. اینکه این ترانه زیاد تصاویر تازه نداشت این بود که احساس غالب بود فکر میکنم.. من باید خودمو بهتر معرفی کنم..فکرکنم کمی عجله میکنم.. خوشحالم که انتظار ترانه بهتری رو از من دارید خیلی ممنونم @};- @};-
      • مجید شمس خانوم نکوهش گرامی به شخصه نظرمو میگم و اگه دوس داشتی امتحان کن :-) من برای نوشتن اول از همه وقتی احساس هست اقدام میکنم و شما هم این کارو میکنید و خوبه @};- بعد تمام ترانه را در ذهنم حلاجی میکنم ، اینکه موضوعوش چی باشه و روی چه محوری بچرخه و خلاصه وزنشو هم خیلی کلنجار میرم تا مناسب با موضوع و محتوا باشه و بعد چندین بار شروع میکنم و خط میزنم :"> تا وقتی که به قول خودمون شعر بیاد و بعد شروع میکنم به نوشتن... قافیه ها را یک گوشه حتی مینویسم،هیچ ایرادی نداره عزیز ، مثلا برای ترانه اتفاق قافیه ها رو خیلی جا به جا کردم و شکر خدا بدم نبود و خودتم دوس داشتیش :-) ببین همش همینه و این همه اصول و قانون را بذار کنار و خوشبختانه وزنت همیشه خوبه و قافیه هاتم مناسبن و به همین دلیل میگم انتظارم بیشتره 8-> با آرزوی بهترینها @};- @};- @};-
      • پگاه نکوهش جناب شمس عزیز ممنونم که اینقدر لطف دارین و منو راهنمایی میکنید ..خوشحال مسشم بتونم از راهنماییتون استفاده کنم..من وقتی ترانه میگم موضوعمو میدونم و سعی میکنم تا آخرش در ارتباط با موضوع پیش برم اما انگار گاهی اجازه میدم ترانه زودتر از من پیش بره :"> ..همیشه فکر میکنم به اینکه میخوام توو بیت بعدی چی بگم و همیشه سعی میکنم با کلمات بازی کنم که بهترینش به ذهنم بیاد..اما چیزی که همیشه حواسم عجیب بهش هست و میترسم از اینکه یه موقع درست نباشه وزنه و گاهی برای اینکه از وزن خارج نشم عجولانه بیت بعدی رو میگم که فکر کنم اینطوری نباید باشه :-( خیلی خوبه که شما به این تسلط روی ترانه هاتون رسیدین که از اول همه چیز معلومه..حتما تووی ترانه ی بعدیم از روشتون استفاده میکنم.. اینکه در ارتباط با موضوع قافیه هارو به ذهنم بیارم @};- @};- امیدوارم بتونم انتظارتونو از ترانه ام برآورده کنم من خیلی ممنونم جناب شمس @};- @};-
  • مـریــم جـلائی سلام پگاه عزیز ترانه ت به دلم خوش نشست...مرسی از این حس زیبا @};-
  • سعید باباجانی سلام بر بانوی ترنم های عاشقانه حس ترانه تون عالی بود واقعا به دل میشینه بی تعارف میگم واقعا لذت بردم از خوندنش دست مریزاد خانوم نکوهش زودتر بیا من زیر باران ایستاده ام و انتظار تو را می کشم چتری روی سرم نیست می خواهم قدم هایت را، با تعداد قطره های باران شماره کنم تو قبل از پایان باران می رسی یا باران قبل از آمدن تو به پایان می رسد؟ مرا که ملالی نیست حتی اگر صد سال هم زیر باران بدون چتر بمانم نه از بوی یاس باران خورده خسته می شوم نه از خاکی که باران غبار را از آن ربوده است. هر وقت چلچله برایت نغمه ی دلتنگی خواند و خواستی دیوار را از میان دیدارهایمان برداری بیا من تا آخرین فصل باران منتظرت می مانم... @};-
  • مـیــنا ملکی پگاه عزیزم،ترانه قشنگت حسابی به دلم نشست ،نمیدونم درست خوندم یا نه ولی این مصراع سکته نداشت ؟؟؟میخوای تمومش کنی به این سادگی :S :S ولی در کل لایک :-x :-x
    • پگاه نکوهش مینای عزیزم خاطره ترانه قبلی زنده شد..بازم اولین نفر هستی @};- @};- خیلی خوشحالم از حضورت و اینکه ترانه به دلت نشسته :-x :-x در مورد اون مصرع فکر کنم باید روان تر بخونیش :-)