خواهش
درود
ترانه ی پیش رو مملو است از اشکال و ایراد. اما نمی دونستم چطور باید بش بگم. این ترانه رو نوشتم شاید خوند و بم جواب داد. ممنون می شم نقدم کنید.
یه حسی مملو از خواستن، داره جون می ده تو دستم
بیا و لحظه ای با من، خراب و خسته و مستم
یه لحظه جایِ من باش و ، منم جایِ تو می شینم
ببین دنیام چقد سرده، فقط تاریکی می بینم
نگات تلخ و نفس گیره، داره می میره آغوشم
نذار حرفای شیرینت، بشه کم کم فراموشم
تویِ اون جمعِ رویایی، نگاتُ آسته دزدیدی
یهو از من بریدیّ و به رویِ جمع خندیدی
نمی دونم چی شد عشقم، که دل کندی ازم ساده
تو رو جونِ خودت عشقم، چه اتّفاقی افتاده؟
داره می میره آغوشم، داره جون می ده تو دستات
می خوام که عاشقم باشی، بگیر قلبم رو با چشمات
چشات رازِ جهانِ من، چشات پر واژه و سرشار
بگو با من غمِ دل رو، نذار دستام بشه تبدار
واسه هر لحظه آغوشت ، پر از خواستن شده جونم
نمی دونم چی شد عشقم، یهو گفتی نمی مونم
بگو که خوابِ این کابوس، نکن از زندگیت طردم
بگیر کم کم تو آغوشت، بذار آروم بشه دردم.