جمعه ی کسل
سلام دوستای گلم امیدوارم منو ببخشین که یه مدت به دلیل مشغله ی زیاد نبودم و نتونستم ترانه های قشنگ تون و بخونم بخصوص عزیزانی که پیام خصوصی دادن و گله کردن از همه شون عذر می خوام. بر من ببخشایید. به زودی مثه سابق فعالیت بیشتری می کنم و بیشتر می خونم ازتون.
یه جمعه ی ساکت و سرد و کسل
تو فکر آرزوی مونده به دل
یه شب بارونی بی حوصله
یه دل پر از گریه و بغض و گله
یه قلب داغونی که مثه مهره
سوخته تو بازی و صدای شهره:
(هر چی می شکنی بشکن
ولی دل من و نشکن
واست پرنده ی عشقم
پر پریدن و نشکن…)
چراغ خاطره نمی شه خاموش
صدایی که مونده هنوزم تو گوش
تموم لحظه ها پرن از عذاب
یه سقف و چارپایه و رقص طناب