اونی که عاشقت بود
اونی که کشتی و روندی عاشقت بود
اونکه حرفاشو نخوندی عاشقت بود
اونکه با سنگ جفا زدی دلش رو
روزی صد دفه شکوندی عاشقت بود
اونکه التماس می کرد نری بمونی
دیدی اشکاشو نموندی عاشقت بود
اونکه جای آرزوها زندگیشو
تا به انتها رسوندی عاشقت بود
اونکه تنها دلخوشیش تو بودی و تو
زهر تنهایی چشوندی عاشقت بود
چی بگم چه جور بگم آخه عزیزم
آره اونی که چزوندی عاشقت بود