هشت تیر
سلام…َ
این شعر رو تقدیم میکنم به داداش عزیزم “امیر علیزاده” …
داداشم اینو بدون تا ابد دوست دارم و بهت تسلیت میگم..
بازم تکرار این کابوس رنج آور/ بازم حرفی که کنج حنجرم پوسید
بازم حال خراب چشم بی تابم/ بازم قلبی که این دلتنگی و بوسید
رها کردی منو از خاطرم رفتی/ بازم من موندمو عکسی پر از خنده
نگفتی من با کی باید بمونم/ دلم از دلخوشی ها دیگه دل کنده
درست سالروز مرگ تو همیشه/ من از جون خودم بیزار می شم
چقد نحس برام این هشتم تیر/ مث اشکام دارم آوار می شم
نگاهم از نگاهت دور مونده/ واسه من زندگی کردن محاله
دلم میخواد بازم با تو بمونم/ ولی این خواب و رویا و خیاله
دلم تنگه نگاهت میشه هر روز/ بازم قلبم داره داغون میشه
َ
دلم تا وقت مردن چشم به راته/ با یادت قلب خستم خون میشه