بارون بهاری
توی سرمای نگاهت من به دنبال بارونم
توی دریای خیالت من مثل یه بیابونم
میشه اون لحظه برسه که منم یه دریا باشم
یا برسه اون زمونی که رو بال موجا پاشم
نمیدونم که چرا بهاره من همیشه سرده
شاید این سردیه بهار برای این همه درده
میدونستم که دیگه تمام سال برام بهاره
پاییز و تابستون و زمستونا سرما می باره
نه بارون دیدمونه بارون به قلبم هدیه دادم
توی پاییز نگاهت من بارون رو وعده دادم