حماسه
تقدیم به رضا صادقی که دوست داشتنش منطقی ست !!!
من به دلتنگیه تو دور از من
من به این حماسه دعوت می گم
من به دیدن تو بانو هر شب
پشت پنجره … زیارت می گم
من با این ” مشکی ” که توو چشم شماس
تازه با این نوعه شب درگیرم
تو نگاهت بغض بندر داره
خیره شم ، توو عمقشون می میرم
( خدا هر دری رو که می بنده … پس
داره یک در دیگه وا می کنه !
خدا لایق پا ندیدم … ولی
کنارم تورو … پا به پا می کنه )
نه ترانه ، نه صدا ، نه بغض و شب
این رسیدن به تو …. اوج من شده
خوبه وقتی دخت شهر ” سیب و نور “
توی این بیراهه … زوج من شده
اگه هدیه یی مناسبت چیه ؟؟؟
از کدوم خوبی ؟ کدوم دعا بگو
منو خوشبختی ؟ عجیبه ! من چرا ؟؟؟
این سواله … خوب من خدا بگو …
( خدا هر دری رو که می بنده … پس
داره یک در دیگه وا می کنه !!!
خدا لایق پا ندیدم … ولی
کنارم تورو … پا به پا می کنه !!! )