برو
هوایِ خونه باز سرده
رویِ تکرارِ رقصیدن
دلم خسته شده انگار
ازین پنهونی بوسیدن
چرا هر لحظه می شینه
همه ، فکرایِ بد اینجا
چرا باید بری امشب
ازین خوابیدنِ رویا
درِ خونه همش بازه
مگه زندون و می دیدی
توو این آینه یِ قدی
چرا عشق و نمی دیدی
تمامِ اشکِ من ریخته
رو این دستمالِ آبی رنگ
با این کینه وداع کردی
با حرفای بد و نیرنگ
تمومِ آرزوت این بود
بری از لحظه هایِ من
برو امروز هوا خوبه
بارون ، آرومِ و نم نم