برگرد
دنیای ما شده مثل عروسکا/لبخند میزنیم اروم و بی صدا
هی بغض میکنیم از دست روزگار/هی زخم می خوریم با درد بی شمار
هرشب یه عاشقی از کوچه رد میشه/تا میرسه به من هی سوت میزنه
برگرد شک نکن دنیام پر از غمه/اغوش من هنز لج کرده با همه
“ای کاش از این عذاب باتو رها بشم/لبخندتو نگیر از قلب ناخوشم
از رفتنت هنوز چشمام بهاریه عطر خیال تو تو خونه جاریه”
ساعت به وقت تو از غصه رد میشه/راه نرفته رو آسون بلد میشه
حسی شبیه مرگ میشینه تو صدام/تکرار میکنه از زندگی جدام
این ردپای توست بیخ گلوی من/نگذر به سادگی از ارزوی من
برگردبی کسی تقدیر من نبود/تقصیر تو نبود تقصیر من نبود
“ای کاش از این عذاب باتو رها بشم/لبخندتو نگیر از قلب ناخوشم
از رفتنت هنوز چشمام بهاریه/عطر خیال تو تو خونه جاریه”
(اعظم اکبری)