بیمار روزگار
سیگار بعد مستی، قهوه بعد سیگار ترانه شکسته، دلمرده های گیتار
” آرامش دوگیتی تفسیر این دو حرفه”
سیگار بعد چایی، تختی برای بیمار
بیمار روزگاری، خسته بحث تکرار
خراب چرت روزی، شب زنده های بیدار
از درد شب شکستی، تو مرحمی نبستی
بر زخم دست های چاقو فروش بی عار
چشمای تو به لب تاپ، فهمش برات معماس
رو فِیک فیس بوکت، همش که موندی بیکار
دردت گرفته از غم، از هر زیاد و از کم
از هرچی که ندیدی، چرا تو هستی بی زار
بازم شده غروبو، کافه یه جای امنه
واسه چشای خسته، دوا کافی گرمه
یه دوبلِ اسپرسو، صدا ها رو پُکونده
تو رو ته خیابون، خلاف جهت خوابونده
راکُ بلوز میشنوی، ترمز ماشینا رو
آدمکای صامت، میدونه قیمتارو
سیگار بعد مستی، قهوه بعد سیگار ترانه شکسته، دلمرده های گیتار
توی ماشین نشستی، باز که چشاتو بستی
تو آیِنه معلومه، یه جفت چشم خریدار
حرفای خوب می زنی، تا دلشو می خری
بازم مخت همونجاس، هوای هایپر استار
لَختی برای مردن، تختی برای بیمار
باز که شبت درازه، باز که تو موندی بیدار
اسفند ۹۱