گذشت
من دیگه دوست ندارم ، برو خوش باش به سلامت
جـوابِ خـیـانـتــت رو ، تــو خــودت مـی دی قـیامـت
بـــی خـــودی دلــیــل مـــیاری ، تـو رو دیدم با رقـیـبم
واسـه رد این حـقـیـقـت ، نـمی خـواد بـدی فـریـبم !
راهــی که تو پیــش گرفتــی ، آخـرش نفرینو مرگه
مـثــلــه ابــتدای پایــیــز ، آخـریـــن روزای بــرگـــه
نــگـــی من نـــمی دونــستم که دوســم نداری اصلا
کَم کَمَک کردی خرابم ، تو خودت می خواستی عمدا
نـــمــی دونـــم چــرا هرشـــب ، تورو می بـینم تو خوابم
باز دوبــاره خاطــراتـــت ، بـــدجــوری مـی ده عــذابــم
به دلــم می گـم رها کن ، اون به من خیـلی بدی کرد
خدا می گیــره تـقاصـــت ، تو گذشت کن مثله یک مرد