مگه میشه؟
با سلام خدمت همه دوستای خوبم و البته اساتید گرانقدر.راستش من یکم از این دنیا و آدماش گله دارم.و سعی کردم با احساسم بیان کنم. امیدوارم تونسته باشم همه ی استادام که ازم انتظار پیشرفت تو این مدت داشتن رو راضی کنم
این شما و این هم ترانه (شعرِ)
مگه میشه؟
مگه میشه یه نگاه سرد باشه؟
مگه میشه تو دلی درد باشه؟
اگه اینجوریه پس عشق چیه؟
مگه میشه رنگِ رُخ زرد باشه؟
دیگه مهربونیا کم رنگن
مگه میشه دلی از سنگ باشه؟
روزا خاکستریِ تیره شدن
مگه میشه دنیا بی رنگ باشه؟
حتی آسمونم از غم میباره
مگه میشه خورشیدم محو باشه؟
آدما چرا با هم جنگ دارن؟
مگه میشه دشمنی سَهو باشه؟
همه گوششون از این حرف پُره
مگه میشه حرف حق زهر باشه؟
حتی سنگ ، صبرشو گم کرده
مگه میشه دل با دل قهر باشه؟
تو دلم غمه چرا نمیشنوین؟
راستی ، میشه کسی هم درد باشه؟
نه ، دیگه دردمو به خدا میگم
که پناه دستای سرد باشه
دوستان لطفا نقد کنید به جای تعریف:)ممنونم