یه لحظه خودت رو بذار جای من
یه لحظه خودت رو بذار جای من
ببین میشه بی عشقِ تو سر کنم ؟
نخوا(ه) تا که از بودنت رد بشم
نخوا(ه) حس پاکم رو پرپر کنم
یه لحظه خودت رو بذار جای من
یه بار جایِ من این جهانو ببین
ببین بی تو تاریکه روزای من
بیا جایِ اشک توو نگاهم بشین
یه لحظه خودت رو بذار جای من
بدونی چرا توو ترانم غمه
چرا توو بهارم زمستونیم
چرا علت شاعرانم غمه
یه لحظه خودت رو بذار جای من
بفهمی چرا می پرستم تو رو
چشاتو نمیشه کشید رویِ بوم
ولی توو غزل می نویسم تو رو
یه لحظه خودت رو بذار جای من
ببین بی تو این خونه هم غربته
بدونِ تو بارون عذابه برام
هیاهوی مردم برام وحشته
یه لحظه خودت رو بذار جای من
بفهمی به برگشتنت مؤمنم
نگو پوچ و بی فایدس(ت) انتظار
به امیدِ دیدار تو زنده ام
یه لحظه خودت رو بذار جای من
شاید عمق زخمم رو باور کنی
خدا رو چه دیدی شاید اشکمو
ببینی و خندت رو کمتر کنی
یه لحظه خودت رو بذار جای من
شاید قلب سنگیت یکم نرم شه
ببین قانعم که به خوابم بیای
توو رویا تنم با تنت گرم شه