تارمو
–
تواین شباکه بی تو یخ زده استخونم
فقط به مویی بنده چشمای نیمه جونم
توذهن آینه مونده وقتی موهاتو بافتم
وقتی که پیش چشمات آرزوهاموباختم
شونه میکردی موتو وقتی کنارت بودم
یکی توی چشات بود اون یکی من نبودم
بغض توی چشم من بود ولی لبات میخندید
شادی توقشنگ بود دلم بغضشو بلعید
عمریه توبی کسی بی تونفس کشیدم
خوشبختیتو میخواستم که ازتودس کشیدم
یه تارموت توشونه جامونده ازهمون روز
یکی تورویاش می خوادموتوببافه هنوز