حوّای دلشکسته
حوّای دلشکسته
********************
شکننده ی زمینی ای زن ای تشنه ی پرواز
هرچی اوج می گیری بازم نمیتونی بشی آغاز
هرچی خواستی تو حروم بود ، هرچه کردی اشتباهه
با منی که هم صداتم ، هم صدا شدن گناهه
همه اهل تساوی ها می گن تو دومی هستی
بهشون بگو خواستار حقوق مردمی هستی
گوش نده به حرفای پوچ که اول آدمو ساختن ”
آدمو از جنس قدرت تورو از حوا شناختن “
ای زمین خورده ی تنها ، تویی قربانی تقدیر
سالهاس ظلمو خریدی ، به گلایه های دلگیر
جای تو کنج تنهایی میون دلواپسی نیس
حق تو رنج و عذاب و همه ی این بی کسی نیس
تو بگو بانوی شرقی کی می گه سکوت کنی تو
تموم دلخوشی هاتو میون تابوت کنی تو
نذار داستان خیالی بده زندگی تو بر باد
گندم و حوا رو باد برد اسم تو می مونه در یاد
من همه حرفا رو گفتم تا که بانو تو بدونی
می تونی توو این خرابه شعر عشقو تو بخونی
توی جنگ ظلم و تزویر ، با گذشت روزگاری
بدون با سکوت نمی شه فردا رو بدس بیاری
** شروین صادقی **