آسمونم قسمتی از ما بود
(آسمونم قسمتی از ما بود)
سرنوشتمونو کی میدونه
تا کجا به دست هم محتاجیم
آخر قصه مگه چی میشه
تا کجا منتظر هم باشیم
سرنوشتمونو کی میدونه
جرم ما قابل بخشیدن نیست
باورت اگه سیاهی باشه
کل آینده ی ما روشن نیست
عمرمون به پای این فاصله رفت
شاید اعتراف ما کافی بود
اگه حالمونو میفهمیدن
شاید این آخر کار ما نبود
با من از حال دلت حرف بزن
تا تمام شهرو بیدار کنم
تا برای زندگی کنار تو
حرف اونروزامو تکرار کنم
من و تو چشم به راهیماما
راه این سفر کمی دشواره
اگه دلهره برامون باشه
آخر کوچه ی ما دیواره
از سکوت خونه رد میشیمو
دست از این دروغ بر میداریم
دله ما به نام هم بوده ولی
از غروره که جدا افتادیم
بغض و تو نگاه ما میشه شکست
تا جهان تازه ای پیدا شه
تا تمام عمرو باهم باشیم
تا ته قصه ی ما زیبا شه
دستت و من بده اینجوری
ما طلوع عشق و بر پا کردیم
آسمونم قسمتی از ما بود
وقتی همدیگه رو پیدا کردیم