باغ قصه ها
۱: پلکامو رو هم میذارم
تا بلکه خوابم ببره
بلکه با خواب دریاها
غرق شم و آبم ببره
۲: طعم لجن داره هوا
گره خورده بال و پرم
مثه یه کرم ابریشم
آرزومه که بپرم
۳: ما مثه دود سیگاریم
جامون اون بالا بالاهاس
شُش هامون پُر بغض و غم
اونچه نداره شُش، هواس
۴: کاشکی تو خوابم تو باشی
پُشت بومت، قلم به دست
خورشیدو نقاشی کنی
تا من بشم خورشید پرست
۵: کاشکی تو خوابم تو باشی
کنار حوض نقاشی
ماهی قرمزت بشم
تو حوض روی نقش کاشی
۶: کاشکی تو خوابم تو باشی
بندازی نقش آهو رو
پر بدی از رو تابلوهات
کبوترای یاهو رو
۷: جای ما اینجا نیس عزیز
جامون تو باغ قصه هاس
اونجا که تو دریای خون
عشقِ چش تو ناخُداس
۸: اونجا که رو زخم دلا
نمی پاشن کیسه نمک
اونجا که لبخندا همه
حلقه زدن تو مردمک
۹: اونجا که تو خیابونا
بدون شرم داد بزنی
تو آواز و ترونه هات
عشقتو فریاد بزنی
۱۰: پلکامو رو هم میذارم
تا باد و برگم ببره
اگه نشد قله ی قاف
موکب مرگم ببره