حس شیرین

((حس شیرین))

چشاتو می بندی و من

واسه اون نگات می میرم

چشم تو زندون من شد

من توی چشات اسیرم

خورشید و آروم دوباره

می تابونی توی چشمام

ابر پلک خورشیداتو

وقتی می رونم با دستام

چه شیرینه حس لبهام

می بوسم وقتی لباتو

حالا وقتشه عزیزم

باز کنی دیگه چشاتو

بهروز قاسمی _ رها

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/2647کپی شد!
1161
۲۵