امید
می نویسم از ستاره
از گل و شعر و ترانه
می نویسم از شقایق
از رهایی از جوانه
از جوانه های پر پر
از پرنده های بی سر
می نویسم بی الفبا
روی این دیوار بی در
روی این پنجره کور
قصه های بی قراری
غصه سرو سیاهپوش
از تبرها یادگاری
می دونم از پشت ابرا
پشت قله های تردید
تو همین روزای زخمی
می رسه گرمای خورشید
من دلم می خواد بخونم
با تمام حنجره ها
من دلم می خواد ببینم
از تمام پنجره ها
می رسه روز قشنگ
از تیاهی ها بریدن
عاشقانه دل سپردن
صورت ماه و بوسیدن