مادر
شب باروونی چشمات
آخه از یادم نمیره
ازهموون شبی که رفتی
دیگه باروون نمی گیره
تا تو بودی توی شعرام
معنی خوب خدا بود
به تو و به ساده گی ها
روح من چه مبتلا بود
گفتی زندگی روو ابرا
واسه تو خواب و خیاله
بدون اینجا روو زمینم
زندگی بی تو محاله
خوونه ای که ساخته بودی
خالی از شعر و ترانه س
برای پرزدن تو
هر دلیلی یه بهانه س
بی تو اما با دل من
غم وغصه آشنا شد
غزل بیهوده گی هام
خالی ازحس خدا شد
چشم من بسته و غمها
پشت پلکام در کمینه
تو نخند به رووزگارم
بی تو زندگی همینه..