ترانه ی ۲۸: نسبیت عام عشق ۱
این همه غم تو ذهنم
سنگینه , زیاد چگاله
حتی فکر این همه غم
واسه دیگران محاله
انقدر جِرمش زیاده
که زمان نمی گذره
سرعت گریز از مرکزش
حتی از نور بیشتره
نورت به من نمی رسه
گرچه تو سوپر نُوایی
دنیا دیگه تموم میشه
تا برسه به این نواحی
انقدر جِرم غم زیاده
که دارم سیاهچاله می شم
توی این دریای تاریک
من فقط یه حاله می شم
وقتی که تو با تلسکوپ
به من می ندازی نگاهی
من دیگه حاله ی تیرم
یه چیزی عین تباهی
___________
منتظر نقدهای دوستان هستم