دوباره…
دوباره غصه دوباره ماتم
دوباره دلهره سکوت مبهم
دوباره سردم دوباره بی جون
دوباره ابرم دنبال بارون
دوباره سازم بدون آواز
دوباره هستم به فکرپرواز
دوباره آغازبی پایان
دوباره گریه درزیرباران
دوباره بغضی که بی اراده س
دوباره چشمم به راه جاده س
دوباره لبخند پژمرده
دوباره دل توی سینه مرده
دوباره داغت به دل نشسته
دوباره قلبم برات شکسته
دوباره حبسه نفس تو سینه م
دوباره می خوام تورو ببینم…