تخته سبز زندگیم…
این ترانه رو تقدیم می کنم به دانش آموزای گلم… فرار رسیدن روز معلم رو به همه ی فرهنگیان عزیز تبریک عرض می کنم…
تخته ی سبز زندگیم، شاهد شادییام بودی
شاهد گریه هام شدی، مونس غصه هام بودی
امروز میخوام ترانه مو به نام شون شروع کنم
با یاد رنگی اونا ، یه بار دیگه طلوع کنم
بوی بنفشه میدن و بوی گل اقاقیا
پر پرواز منند قنارییای خوش صدا
می خوام تو دفتر دلم نغمه سُرایی بکنم
طفلی دل پریشونُ، بازم هوایی کنم
امروز میخوام بنامشون یه خرده احساسی بشم
باسایه و نور اونا، مثه گل اطلسی شم
شکوفه های یاس من بزرگ شدن، غنچه شدن
زینت چشمون همه چراغ هر کوچه شدن
بچه های کلا س من، از آسمون آبی ترن
بوی خدا می دنُ ،مثل گل نسترنن
گاهی از نبودشون با نیمکتام شاکی میشم
با بودن و دیدنشون یه آدم خاکی میشم
تخته از نبودشون روسرمن نق میزنه
پنجره هم بغض می کنه، میگه که تقصیر منه
میگه که تقصیر منه،نبودشون تو جمعه ها
چه روز سختیه خدا؛ اون جمعه ها بی بچه ها
همه شون فرشته اند، ساکن رضوان وبهشت
آتیش پر شعله میشم ، آخرای اردیبهشت
تخته ی سبز زندگیم ،بنامشون شهره شدم
زیباتر از ماه شدمُ ،فروغ تر از زهره شدم
دیدی که با دیدنشون ،من سرو رعنا می شدم
به چشم هر مجنون صفت طلای اعلا می شدم
پایه ی اول یادته،سلام؛منم معلمتون
چشمای من شوکه شدن از تابلوی دیدنشون
اون روز اول یادته، نگاه آشفته شونو
اما یهو پری شدن دیدی فرشته شدنو
من میز به میز صداقت و، دیدم کنار نیمکتام
زندگی رویاییُ ؛ دیدم توچشم بچه هام
اون سال اول یادته با قطره ها دریا شدم
بابا و آب داد یادته ،خوندم ومن بابا شدم
از آبی گفتم آسمون ،پیرهنم و آبی زدش
فدای میم مادرت ،فدای سین سبدش
سال دوم یادته دندوناشون لق شده بود
اون لبخند شیرینشون تو دفترم حک شده بود
دیدی چه ساده می تونم بچه بشم بازی کنم
شاعربشم،سعدی بشم، قافیه سازی بکنم
من این همه لطافت و مدیون اون فرشته هام
قربون نیمکتام برم، قربون اون خاطره هام
توکلبه ی خداییم جایی واسه غصه نبود
بچه ها فرشته اند، به زیر گنبد کبود
یوسف قلب من شدن، یعقوب نابینا منم
چه حس خوبی بود خدا،اون حس یعقوب شدنم
من گوشه ی نگا تونو، به صد تا دریا نمیدم
شیرینی خنده تونو، به کل دنیا نمیدم
تخته ی سبز زندگیم، تکون بده دامن تو
گچاتو پاکن تا منم گل بزنم بر تن تو
می خوام بازم یه عالمه تو دشتت گُـل کاری کنم
هرچی بگی هرچی بخوای اونچه که دوس داری کنم
لبخند بزن تخته ی من اخماتو من دوس ندارم
میخوام بازم باتو باشم دوباره لبخند بکارم
دوس ندارم غم بشینه به چهره ی سبزه ی تو
تخته ی من لبخند بزن چه ناز اون غمزه ی تو
این ترانه رو در اردیبهشت۱۳۸۷ سرودم …