تجربه
من که باورم نـمی شه ، بی هوا دل می کَنی
تـویی که عاشق نبودی ، حالا تُوی اشکِ منی
تـویی که عاشق نبودی ، حالا تُوی اشکِ منی
من که عاشقیم ترانه ست ، آره نفرین به قلم
آره نـفرین بـه این عشقی ،که نـره از تـو سرم
بـی خیال ایـن عاشقی ، بـرای ما تـجربه شد
تـو بـرو منم میرم ، ایـنم یـه جـور خـاطـره شد
می خـوام دیگه تـنها باشم ، تا تـو یه روز شکسته شی
شاید بفهمی که چی شد ، توُ تنهایی یات خسته شی