تکرار
کیش اون چشماتُ و مات اون لبخندم
حال من را دریاب بی تو من تو بندم
عاشق اما ساده به جهان میخندم
باورم کن رویا، پی تو میگردم
ای به من آرامش ، میده دستای تو
نگو بازم مونده ،راه دوری تا تو
پس چرا چشمای تو ، خیس بعد دیدار
اگه اسمش عشق نیست ، پس چی این تکرار
ای به من آرامش ،میده چشمای تو
راضیم تو این حال بمیرم پای تو
همه حرفا واسه من ، شده اند تکراری
حال من رو دریاب ، اگه باور داری