بازیچه
“”” عاشق نبودی ، تو دیگه دل ِ منُ محک نزن “””
“”” مرهم نبودی ، دستِ کم به زخم دل نمک نزن “””
“”” بازیچه بودم ، از همون نگاه اول ، رو به رو “””
“”” برو از اینجا ، به دل خسته ی من دروغ نگو “””
تو نفهمیدی نگام ُ ، تو ندیدی گریه هامُ
نفسم گرفته دیگه ، آخه تو بردی هوامُ
خیلی ساده دل بریدی ، مگه این دلُ ندیدی؟
توی ِ فریاد سکوتم ، تو به دادم نرسیدی
من ِ خسته نا امیدم ، دیگه از همه بریدم
توُی سرمای وجودت ، حسّ عاشقی ندیدم
نمیخوام با تو بمونم ، عاشقم نیستی می دونم
خیلی سخته دل بریدن ، ولی آخرش می تونم