نقاش باهار
۱: باهار تو دستای رنگیت
داره جوونه می زنه
قلم موهات گیسوهای
باهارو شونه می زنه
۲: از آتیش آخر سال
خورشید گرمو میکشی
روزا رو هی طولش میدی
تا شب دردو نکشی
۳: از آبی قلب خودت
که مثه دریا می مونه
قناری های آبی رنگ
رو بومت آواز می خونه
۴: خون دلت گلهای سرخ
تو دشت و سبزه زار میشه
یواش یواش کل تنت
تو نقاشی باهار میشه
۵: زلال خنده هاتو من
صدای رود رو می شنوم
یکی بود و یکی نبود
هر چی که بود رو می شنوم
۶: صدای قصه هایی که
بلبل تو گوش گل میگه
از مستی چشمای تو
قدح برای مُل میگه
۷: نسیم نوروزی میاد
نقاشی هاتو پر میده
به هر درخت یه نقاشی
اومدِ باهارو خبر میده
۸: هفت رنگ رنگین کموناش
هفت سین سفره ها میشن
ستاره های نقاشی
عیدی بچه ها میشن
۹: منم که سرخه صورتم
از سیلی های روزگار
ماهی قرمزت میشم
تو سفره ی فصل باهار
ترانه: عیسی قاسم پور