آسمون وقتی غریبه س
که توقصه هام نباشی
شبامرواریدعشقو
توی لحظه هام نپاشی
روی هرثانیه انگار
قصه ی چشم توپیداس
کاشکی بی توبودن من
بشه اون حسی که رویاس
یه بغل شعرصمیمی
باشه ارزونی دستات
توکمک کن که نمونم
توی بهت سردچشمات
حالاباورمی کنم که
بی تووحشت کویرم
اگه بارونم نباشی
مثه آسمون میمیرم
مثه آسمون میمیرم…
سروش محمدی
خواندم و لذت بردم. با نظرات خانم پورمحمد موافقم @};-
سعیده پورمحمد
بسیار روان و زیبا بود،ممنون دوست عزیز.فقط من با یه مصرع از ترانت مشکل پیدا کردم: کاشکی بی توبودن من بشه اون حسی که رویاس تو میخواستی بگی کاش فکر جدایی از من هیچ وقت از ذهنت عبور نکنه و برای القای این منظور از واژه ی رویا استفاده کردی در صورتی که کلمه ی رویا وقتی استفاده میشه که ما میخوایم از یه آرزوی شیرین و دور از دسترس صحبت کنیم استفاده از رویا تو این مصرع پارادوکس به وجود آورده انگار که گفتی آرزوم شده بگی میخوام بی تو باشم!
سید حامد سید کریمی
salamzibao ravan bood afadin eyval dari =D> @};- =D>
مهدی صادقیان
سلام ویدای عزیز ترانه ی روونی ازتون خوندم منتظر بهترین ها هستم عزت زیاد @};-
محمد مظفریان
کار خوبی بود خوشحالم که این فرصت رو داشتم بخونمش @};- @};-
مریم جلائی
سلام خانم وکیلی به آکادمی خوش اومدین ترانه ی قشنگی بود موفق باشید @};-
