پیچ بعدی…
کارگاه تصویرنویسی
پیچ بعدی رو رد کنیم شاید
منظرهها یه جور دلخوا شه
هرچی دیدیم سیاهیه، میشه
بخت ما رنگ دیگهای باشه؟
کورسویی توو این سیاهی نیس
بخت ما هم همیشه میخوابه
تنها نوری که سمت اون رفتیم
پِتپِتِ نورِ کرم شبتابه!
وعدههاشون و میدن و میگن
فکر سرپیچی و تخلف نیس
دستشون توی دست هم بوده
اونکه میگف همون که میگف نیس!
صب تا شب جون میکنیم و بازم
کف دستامون حتی یه تُف نیس!
هرکی پشت تریبونه باید
عضو تیم دودوزهبازی شه!
چارهای نیست و حکمش اینه که
یار و همدست دزد و قاضی شه!
سوتی میدن که سوژهی ما شَن!
جُک میسازیم، با خنده میمیریم!
مثل پیچی که خوب میپیچه
تا گلو توی گُه فرو میریم!