سکوت

سکوت

ترانه ای سپید

 

 

سکوت میکنم
سکوت میکنم که فریادم
تن بید های خشکیده را هم نمیلرزاند
سکوت میکنم
سکوت میکنم که بغض صدایم
ابر های تیره را هم بارانی نمیسازد
سکوت میکنم…
سکوت میکنم که طنین صدایم
پنجره های بسته را هم شرمگین نمیسازد
بگذار تا بخندند
بگذار تا بخندند
بگذار تا بخندند
سکوت میکنم…
سکوت میکنم که زنگ صدایم
خواب آرام شان را مشوّش نگرداند
بگذار تا بخوابند
بگذار تا بخوابند
بگذار تا بخوابند
پنجره های بسته وامدار منند
و بغض های نشکسته یادگار من
بگذار تا بخوابند
بگذار تا بخوابند
بگذار تا بخوابند

 

 

 

========

ترانه ای مربوط به خرداد ۸۸

برای اتفاقات آن زمان سروده شد

و بنا بر دلایل مشخص در آن زمان اجرا نشد

تقدیم به تمام ترسو هایی چون من که سکوت را به فریاد ترجیح دادند

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/117790کپی شد!
125
۸

  • mer3de سلام دوست خوبم. فقط امیدوارم سکوت همه مون یه روز بشکنه و ریشته ظلم رو بخشکونه . پرترانه باشی دوست خوبم
  • mreza.irani123456@gmail.com سلام حامد عزیز..با تشکر از اشتراک کار قدیمی..حقیقتش من این شعر رو خلی تیز نمیبنم که بخاطرش زندگی شما یا هرکسی در خطرات گوناگون (طبق گفته دوست عزیزمون ) قرار بگیره....من خودم کارهای قبل از انقلابم تو دو تا مجله چاپ شده، جوانان و یه داستان کوتاه در مجله زن روز به کمک خواهرم....تو بخش دولتی هم کار میکنم ولی هر بار که قلمم رو حرکت دادم نترسیدم. همیشه هم سعی کردم با اتفاقات روزمره زندگی در ایران با مردم همراه باشم.شعر بگو نه رو من در بحبوحه انتخابات نوشتم.فقط شاید شما زیاد معرف حضور هستید و رو شما حساسیت زیاد باشه ..ولی رو من اینطور نباشه فقط میتونم به این فکر کنم ...جای درست تاریخ ایستادن مهمترین وظیفه هر انسان در شرایط کنونی هست..پایدار و موفق باشید.
    • حامد تقی خواه اون زمان خواننده اش تازه مجوز گرفته بود و سر مجوزم اذیت زیاد شده بود ، منم چند باری مشکلاتی پیش اومد و کم سن و سالم بودم طبیعی بود یکم درکل بیخیال تو گروه اکادمی شعد سپیدی از دمی زاده دیدم گفتم منم بزارم وگرنه هیچ ادعایی تو سپید ندارم و یجورایی خواستم بگم شعر سپید هم میتونه ترانه باشه
  • عليرضا عباسي سلام سبک کار همونطور که نوشتی سپید هست اما شعر سپید هم باز یه سری المان های مربوط به خودش رو داره / یه جورایی یاد کار ساعت 5 عصر لورکا افتادم /به خاطر فاجعه ای که تو اون ساعت افتاده این پاراگراف تکرار میشه /و در مورد مطلب آخر من هم با شما موافقم خیلی از ما میتونستیم با قلممون تاثیر گذار باشیم اما غم نان و ترس باعث شد که شعرامون در پستوی خانه نهان باشه ///
  • عباس مقدم راستش در مورد این کار نمیدونم ایا درسته روش اسم ترانه بگذاریم یا نه..البته که میدونم احتمالا بر روی ملودی خاصی نوشته شده باشه اما بیشتر به یک شعر نو میخورد باشه تا ترانه.در مورد اشعار اعتراضی خب سلیقه ها متفاوته و اصولا شعر اعتراضی شهامت و جسارت خاص خودشو میخواد اما نظر شخصیم اینه شعر اعتراضی اگر قراره سروده بشه باید صریح تر و البته با چاشنی احتیاط سروده بشه.ود در مورد تقدیم به ترسو ها هم که نوشتی اصلا باهات موافق نیستم.بنظر من اینکه شاعر به شعرش اعتماد داره باید به تشخیصش هم اعتماد داشته باشه و اگر تشخیص داده بنا به هر دلیلی الان زمان مناسبی برای انتشار شعرش نیست من به اون تشخیص احترام میذارم.چرا که اگه مساله ترس بود میتونست اون شعر رو بدون امضای خودش و بصورت ناشناس در بین مخاطبان و همچنین فضای مجازی منتشر کنه.لازم به ذکره قرار نیست همه ی شاعران قهرمان ملی باشند و بی محابا خودشونو و زندگیشونو در معرض خطرات گوناگون قرار بدن.سربسته گفتم و امیدوارم منظورمو فهمیده باشی و لااقل دیگه به خودت لقب ترسو ندی ! اینو کسی داره بهت میگه که دور از گود نبوده و لااقل یکی دو بار دچار مسائل ناخوشایندی شده در مورد قلمش. پس همینجور که به شعرت اعتماد میکنی به احساست هم اعتماد کن و مطمئن باش گاهی احتیاط اسمش ترس نیست
    • حامد تقی خواه این شعر برای یه خواننده با سبک خاص گفته شد من اصولا سپید نویس نیستم و ادعایی هم روش ندارم ولی ملودی ک نه ولی برای یه سبک اوپراتیک راک گفته شده ،