یار دبستانی من

یار دبستانی

یار دبستانیه من حالا خودش یه مادره

تو بازارای هفتگی یکسره سبزی میخره

یار دبستانیه تو همون رضای بازیگوش

اومده اینورا شده اواره خونه به دوش

ابر سیاه جمعه ها بارون خون نمیباره

بیابونای تشنه رو به یاد ادم میاره

همسفر قصه تو شده رفیق نیمه راه

میگه تموم جاده رو اومده با تو اشتباه

فرمون و تیکه هم کنه کریم اب منگول اگر

قیصر کجا بود بگیره ازین و اون ازش خبر

خالیه گنجه ها میگه که گنج قارون کجا بود؟

وقتی که بارون نباشه شر شر ناودون کجا بود؟

سرگذر نزدیکیا شازده خانوم بساط داره

لواشک و کشک و نبات برای مردم میاره

کسی کجا بود بخونه شعر فروغ رو دم به دم

برای دلخوشی یه بار یه بار بشه دست به قلم

گرامافون روشن کنه دلکش و مریم و قمر

خانوم کوچیک از راه بیاد لپ گلی چارقد به سر

سلطان قلبمون شده اشک و سکوت و بی کسی

آ مهدی یه پاشنه طلا به داد ما نمیرسی

هر طرفی نیگا کنی هرکی شده خونه خراب

به گوش کر نمیرسه فریاد ماهی زیر اب

دختر لر که می مونه گوشه خونه بی جهاز

عروس فرنگیا می شن مشغوله دلبری و ناز

تمومه نمیشه حرفه دل حساب یکی دوتا نیست

کاغذ میدن دست ادم میگن یه چیزی بنویس

مجبوری قفل دلتو زورکی بازش بکنی

شروع کنی به اعتراف دست بدی سازش بکنی

خواستی مروری بکنی گذشته های رفته رو

!ارزش دیدن نداره بزن بره فیلمو جلو

کتایون بهرامی پوران

آکادمی ترانه