ترانه
شرط بستم
من روى نيومدنت شرط بستم
چه بردى ميكنم اگر ببازم
من روى نیومدنت شرط بستم
چه بردى میکنم اگر ببازم
من هرلحظه به انتظار نشستم
نمیشه با خیالِ تو بسازم
نمیشه به یادت باشم و اما
وقتى چشم باز کنم تو رو نبینم
کجاى قصه اى من نرسیدم
حالا تا کى به انتظار بشینم
میگن چشم انتظارى سخته اما
ازون سخت تر برام وابستگیه
غریب موندم توى حالتِ برزخ
آخه این زندگى چه زندگیه؟
یه گوشه ى قلبم پر از امیده
که یروزى به سمتم برمیگردى
اما کنجِ دیگش تیره و تاره
میگه از عاشقاىِ دوره گردى
یه حس میگه دلت پیش من گیره
یه حرف توى سرم میگه محاله
اینجا بحثِ یکى دو روزو ماه نیس
تقابلِ چندینو چند ساله…
میگن چشم انتظارى سخته اما
ازون سخت تر برام وابستگیه
غریب موندم توى حالتِ برزخ
آخه این زندگى چه زندگیه؟
حامد تقی خواه
سلام سپیده جان دقتت رو بیشتر کن خروج های ورنیت فقط از کمتجربگیه اکثرش راحت دریت میشن نمیدونم چرا هربار باید بگم و توفیقی نبینم دل خودتو خوش کردی به چنتا حرف نخنما که من اعتیادی ندارم ، هنجار شکنم ، برلی این دو کلمه یعنی اعتقاد داشتن یا هنجار شکنی باید ابتدا تسلط ات رو ثابتت کنی بعد بگی بلم نخواست رعایت کنم من میگم اوکی ، ولی این ک الان اینو میگی یه فرار رو به جلو کردنه ( یادمه اولین کارت ک اومدم این جمله فرار رو به جلو رو گفتم) ببین من با دقت همه شما رو از آغاز زیر نظر دارم و حرفی ک میزنم از سر دوست داشتنه ، اگر میخوای تو کار ترانه موفق باشی باید مسلط بشی هنر از تسلط میاد
سپيده رحمت خواه
سلام وقت بخير جناب تقى خواه عزيز... باور كنين منم ميدونم اگر بجاى وقتى چشم باز كنم بذارم چشامو باز كنم يا بجاى اينجا بحث يكى دو روزو بذارم حرف يكى دو روزو كمى نرم تر ميشه و ... يا مثلا قافيه رو تو كامنتا اگه دنبال كنيد اصولشو ميدونستم ولى چيز ديگه اى بكار بردم... يسرياش آگاهانس وگرنه خب من كلا دل خوش كردن به كلمات نخ نما رو دوست ندارم... ممنون از شما