قصه ی دو غزال

درود دوستان گرامی

بعد از دو کار ( قصه دو ماهی ) و ( قصه ی دو برگ ) وبرای پایان سه گانه ی ( قصه ها ) یک کار قدیمی رو تقدیم شما میکنم و البته اینبار همراه با دکلمه ی زیبای دوست خوبم جناب سید حمید حجازیان عزیز.

و امیدوارم خوشتون بیاد.

با سپاس فراوان

( قصه ی دو غزال )

توی یک دشت بزرگ
پشت اون کوه بلند
یه غزال نیمه جون
بازم افتاد تو کمند

نا امید از زندگی
زخمیه تیر تفنگ
داره خون میچیکه از
اون دوتا چشم قشنگ

بس که میسوزه دلش
از جفای روزگار
آخه جفتش تا ابد
میمونه چشم انتظار

سایه ی مرگ رو سرش
پر درده تو صداش
داره نجوا میکنه
لحظه ی مرگ با خداش

ای خدای آسمون
آخ چه تلخه قصه مون
من میمیرم… اما
چی مییاد بر سر اون؟

جفته مهربون من
تو خونه منتظره
خبره مرگ منو
کاش واسش..باد ببره

غمه تنهائیه اون
بدتر از مرگه برام
چرا قصه مون باید
بشه اینجور ناتمام؟

عاقبت جون داد و مرد
با یه..آرزو..غزال
که خدا..جفتمو کاش
نگیرن.گرگ و شغال!

……………………….

حالا اون مرده ..ولی
توی این دشت سیاه
میمونه جفته غزال
نا امید و بی پناه

تو چشاش یه دنیا غم
پر ترس و اظطراب
تو دلش مونده ولی
صد سوال بی جواب!

راه میفته توی دشت
میره فریاد بزنه
آرزوشه اونو هم
مرد صیاد بزنه

نمیدونم چی میشه
آخره قصه ی اون
التماست میکنم
آی خدای مهربون

توی این دنیا نذار
بشه یاری.. دربدر
اگه عاشقی میره
جفتشم باهاش ببر !

شاعر :
( عباس مقدم )

 

https://www.academytaraneh.com/117113کپی شد!
77
۹
۲

  • مصطفی رضاوند کار خوبیه قلم شما تواناست برای گوش دادن قلب تقدیم شما
  • حامد تقی خواه سلام رفیق و همشهری گلم ، برا اون قسمت ک علیرضا جان فرمود مثلامیتونست بشه : من بمیرم ای وای ... چی میاد بر سر اون ،/// یا مثلا بعد مرگم ای خدا ، چی میاد .../ درکل مشخصه قدیمیه این روزا دیگه دوگانگی واژگان نداری ، ویس رو بعدا گوش میدم الان ۳ صبحه پلی کنم حساب کارم با دمپایی ابریه .... دانی که ...
    • عباس مقدم درود حامد عزیز م در مورد پیشنهادت اول باید تشکر کنم ازت و بسیار هم عالی بود. بله ..کار یک کار قدیمی بود مال لااقل ده سال پیش اما خودم بشخصه دوسش داشتم و دارم و یکی از ایراداتی که در هست اینه که کارایی رو که دوس دارم رو دلم نمیاد ویرایش یا تصحیح کنم. یعنی ده تا ایرادم داشته باشه باز همونجوری بیشتر خوششون دارم و خب..چه میشه کرد.با دل نمیشه جنگید.در کل ممنونم از لطف و همراهیت عزیز دل برادر.شبت خوش
  • سپيده رحمت خواه سلام و عرض ادب. هرسه گانه رو دوست داشتم و لذت بردم از خوندنشون✨
  • عليرضا عباسي سلام عباس جان کار روایی خوبی بود /من میمیرم اما/ وزنش یه ویرایش میخواد/ شما شاعر خوبی هستی کاش تو ترانه هات به اوردن ردیف هم کمی توجه کنی/سرفرازو پیروز باشی.
    • عباس مقدم درود علیرضای عزیز. بله ایرادت وارده و در مورد ردیف این بر میگرده به نوع ساخت ترانه..بعضی از دوستان ترانه رو مهندسی میسازن و البته که موفقترن.یعنی چی رو کجا بذارن و کجا ردیف باشه کجا نمیدونم چی باشه و از این حرفا که خب حتما خوبه..اما من راستش موقع سرودن ترانه به تنها چیزی که فک نمیکنم این چیزاس. من فقط قلم رو بر میدارم و باقیش کار دل و احساسه.ولی د ر کل بله ردیف هم لستفاده بشه خوبه.ممنون