چگونه می شود از تو چنین عمیق کشید
حریق
چگونه می شود از تو چنین عمیق کشید
چگونه می شود از تو چنین عمیق کشید
دو خط معوج و صافِ لوند و جیغ کشید
تمام علم جهان را به کاربرده سرت
که بند بند تنت را چنین دقیق کشید
نمی شود نچشم از طراوتت که خدا
انار سرخ لبت را به روی تیغ کشید
تمام نقش تو را زد به روی صفحه ی خاک
برای ساختنت رب نشست جیغ کشید
پرنده ام که به جز آسمان ندارم جاه
میان اینهمه دشمن تو را رفیق کشید
شبیه خواب و خیالی شبیه یک رویا
که محو مه شدنت را چنین رقیق کشید
بمان و غوطه بزن در سکون آغوشم
که آب پاک تو را او به این حریق کشید
تمام عطر گلت ریخت روی صورت دشت
مرا به سمت نگاهت به این طریق کشید