( قصه ی دو ماهی )

( قصه ی دو ماهی )

منو تو مثل دو ماهی
توی تُنگ آب اسیریم
هر دو خسته از زموونه
هر دومون بهونه گیریم

یه وجب جا خونه مونه
اما از هم دور و بیزار
زندگیمون فیلمیه که
افتاده رو دور تکرار

نه با هم خوب و صمیمی
نه میشه از هم جدا شیم
تنها راه رفتن از تُنگ
اینه که ما مرده باشیم

تُنگ ماهی لب طاقچه
اونور پنجره روده
شبا از اینهمه حسرت
چشامون سرخ و کبوده

ما که آخرش میمیریم
بیا دل بزن به دریا
بیا بپریم از این تنگ
تا تموم شه قصه ی ما

شاید اونجوری که میگن
تهه این قصه سیاهه
شاید این کار منو تو
رفتن از چاله به جاهه

شایدم چشممون اونور
توی یه رودخونه وا شه
میتونه سهم منو تو
آخرش آزادی باشه

زنده میمونیم.. میمیریم؟
نمیدونم این یه ریسکه
نباید توو تُنگ بمونیم
اسم این زندگی نیس که !

شاعر :
( عباس مقدم )

https://www.academytaraneh.com/116783کپی شد!
95
۱۲
۱

  • سپيده رحمت خواه درود فراوان نبايد توو تنگ بمونيم اسم اين زندگى نيس كه 👌🏽خيلى هوشمندانه و بجا از كلمات استفاده كردين... قلمتون ماندگار🌸
  • mer3de تنها راه رفتن از تنگ ... اینه که ما مرده باشیم .. سلام دوست خوب و هم ترانه قدیمی. کارتون مثل همیشه عالی و بی نقص بود . موفق تر باشی دوست عزیز
  • حامد تقی خواه سلام ، من رو بیشتر یاد حال و هوای فیلم پاپیون انداخت ، کار زیبای و خوبی بود که خب طبیعتا غیر از اینم توقع نمیره ازت سلطان
    • عباس مقدم درود حامد عزیز .و ممنون از حضور گرمت .خوب ششد نگفتی یاد سریال فرار از زندان نیفتادی مخصوصا فصل 3 که از زندان سونا میزنن به دریا و..!سبز بمانی رفیق
      • حامد تقی خواه شاید چون اونو ندیدم ، پاپیون هم یه چنین فضایی دارن حتما دیدیش برای خودم میگم که دو نفر هستن تنها و تبعیدی درجزیره ای در لرتفاع رو به موج های وحشی دریا ، یکی مدام در فکر رهایی حتی به قیمت مرگ و دیگری تسلیم قضا و قدر
    • عباس مقدم اره فک کنم دو سه باری دیدمش و با این توضیحی که دادی حالا میبینم شباهتش به پاپیون بیشتره.ممنون دوست من
  • عليرضا عباسي سلام عباس عزیز/ یاد قصه ی دوماهی افتادم که اتفاقا اسم کار هم همینه/اول اینکه این دوتا ماهی صمیمی نیستن پس راهشون هم یکی نیست/ این چند المان /بهونه گیر،دورو بیزار،خوب و صمیمی نبودن/ما که آخرش میمیریم.تواین مصرع جمع بستی اما مصرع بعد باید میگفتی بیا دل بزنیم به دریا که وزن این اجازه رو بهت نمی ده/جاهه/ یه ویرایش میخواد/شب و روزت پراز ترانه.
    • عباس مقدم درود علیرضای عزیز.در مورد اسم ترانه بله باهات موافقم ولی خب نظر شخصیم این بود که همین اسم باشه و هر چند تکراری بود این اسم.و در مورد بعدی راوی یکی از ماهیهاس که اول فضا و نوع ارتباط رو توضیح میده که همینجور که نوشتم : صیمی نیستن و از هم دور و بیزارو..امابعد داره راه خلاص رو نشون میده و مسلما چون خودش موافق این راه هست به ماهی دیگه میگه ما که اخرش میمیمریم تو هم دل بزن به دریا و با من باش.لااقل بنظر خودم فک نمیکنم نکته ی سردرگم کننده ای توی این ابیات باشه اما..اگه خواننده تو باشی همیشه حق با خواننده س.ممنون از حصورت دوست من.سبز بمانی