پدرم کارگر بود
تقدیم به شهدای معدن طبس و همهی معدنچیهای کشورم که واسه روزی حلال از زیر هیچ مَشِقتی شونه خالی نمیکنن…
پدرم یه زنبور کارگر بود
کُلِّ دست رنجشو عسل میکرد
وز وزِ ما توی گوشش بود و
خودشو توی غصه حل میکرد
توی کندو همیشه تاریکه
توی گوشَم صدای شلیکه
پدرم یه مورچهی کارگر بود
دونهها رُ که به انبار میبُرد
پای سفرهی خالیِ بی نفت
می نشست و خودش رو هی میخورد
قطر سوراخ همیشه باریکه
توی گوشَم صدای شلیکه
پدرم کارگر یه معدن بود
سالهای سال زیرِ زمین بود و
وقتی دست مزدش و طلب میکرد
روی پشتش همیشه زین بود و…
بارِتو دُرُس ببر! مرتیکه!
توی گوشَم صدای شلیکه
پدرم قبرشو خودش میکند
طاقتش که طاق شد از زور و…
چوب خطِ زندگیشو پر کرد و
چوبو کرد توو لونهی زنبور و…
لحظهی اجرای حکم نزدیکه
توی گوشَم صدای شلیکه
پدرم واسه من یه خاطره س
اما وارث مشت و خشمِ شم
قهرمانی که با خودش جنگید
من گناهشو به دوش می کِشم
توی گوشَم صدای شلیکه
توی گوشَم صدای شلیکه
#مهدی_دمیزاده
#مهدیدمیزاده
#معدن_طبس #معدنچی #شهید #معدن
شعر: مهدی دمیزاده
تنظیم،آهنگ،صدا: AI-Band
پ.ن:
امام علی(ع) میفرماید: کسی که در پی به دست آوردن روزی حلال باشد، مانند مجاهد در راه خدا است.
با من همراه شوید در:
کانال تلگرام اشعار، نوشتهها و پادکستها(دانلود)👇🏻
https://t.me/MehdiDamizadeh
صفحه اینستاگرام👇🏻
https://www.instagram.com/mehdi_damizadeh